در زمان عصر یخبندان یک ببر دندان شمشیری، یک تنبل، و یک ماموت پشمالو، یک بچه آدمیزاد را پیدا می کنند و تصمیم میگیرند او را به خانواده‌اش بازگردانند.

سید که سرپرستی سه تخم دایناسور را بر عهده گرفته، تصادفا از دنیای گمشده زیرزمینی دایناسور ها سر در می آورد و گرفتار مادر واقعی تخم‌ها میشود. از این رو دوستانش تصمیم میگرند او را نجات دهند.

پس از شناور شدن قاره ها روی آب، «مندی»، «سید» و «دیگو» روی قطعه یخی شناور در اقیانوس به مکان های مختلفی کشیده می شوند و در این راه پر خطر با دزدان دریایی و هیولاهای گوناگونی رو به رو می شوند. اما این اتفاقات سبب آشنایی آنها با دنیایی جدید می شود...

مانی، دیگو و سید با باک به هم می پیوندند تا یک حمله شهاب سنگی که قصد نابودی زمین را دارد دفع کنند.

ماجراهای عصر یخبندان باک وایلد ادامه فرار برادران پوسوم کراش و ادی که برای یافتن مکانی برای خود تصمیم گرفتند.

منفرد، سید و دیگو در می یابند که عصر یخبندان رو به اتمام است، و با دیگران برای رفتن به زمین‌های بلندتر، همراه می شوند. در طول این سفر آن‌ها می فهمند که منفرد تنها ماموت پشمالو باقیمانده در دنیا نیست.

باب اسفنجی شلوار مکعبی به همراه بهترین رفیقش پاتریک، شهر خود را ترک می‌کنند تا به دنبال تاج گمشده شاه نِپتون بگردند و آن را به شهر بازگرداند. اما…

باب اسفنجی برای پیدا کردن یک دستوالعمل آشپزی دزدیده شده تصمیم می‌گیرد از دنیای زیر آب خارج شود و ماجراجویی خود را آغاز کند اما وی با یک دزد دریایی مواجه می‌شود که...

باب اسفنجی و پاتریک به یک مأموریت برای نجات گری، که توسط پوزئیدون «دزدیده» شده‌است، می‌روند و آنها به شهر گمشده آتلانتیس سفر می‌کنند. این فیلم همچنین برای اولین بار منشأ دیدار باب اسفنجی با گری را فاش می‌کند.

یک وایکینگ جوان که علاقه ی زیادی به شکار اژدها دارد ، بر خلاف انتظار خودش با یک اژدهای جوان دوست می شود و…

در قسمت جدید "چگونه اژهایانتان را آموزش دهید"، هیک‌کاپ و بی دندون وارد ماجراجویی جدید و هیجانی میشوند و پا به دنیای جدیدی از اژدهاها میگذارند که خطرات و عواقب خود را به دنبال دارد...

استوئیک تنومند کماکان بر دهکده ریاست می‌کند ، اما در تلاش است پسر لجبازش هیکاپ را متقاعد کند تا ریاست را به دست گیرد. هیکاپ خودش را فرد مناسبی برای ریاست نمی‌داند و ترجیح می‌دهد با اژدهایش “بی دندان” به این طرف و آن طرف پرواز کند و قلمروهای جدیدی کشف نماید. تا اینکه متوجه می‌شود که یک فرمانروای ظالم به نام دراگو در حال جمع آوری یک ارتش اژدهاست و…

وودی توسط یک جمع کننده اسباب بازی دزدیده میشود. اکنون باز و اسباب بازی‌های دیگر باید او را سریع‌تر نجات دهند، وگرنه ممکن است او در ژاپن فروخته شود و دیگر نتوانند دوباره او را ببینند.توضیحات هر دو دوبله روی فیلم قرار گرفته است.

وودی توسط یک جمع کننده اسباب بازی دزدیده میشود. اکنون باز و اسباب بازی‌های دیگر باید او را سریع‌تر نجات دهند، وگرنه ممکن است او در ژاپن فروخته شود و دیگر نتوانند دوباره او را ببینند.توضیحات هر دو دوبله روی فیلم قرار گرفته است.عوامل دوبله صدا و سیما (پیشفرض) گویندگان امیرهوشنگ زند، حسین عرفانی، زنده‌یاد اضغر افضلی، زنده‌یاد امیرهوشنگ قطعه‌ای، زنده‌یاد خسرو شایگان، مریم شیرزاد، تورج نصر، سعید مقدم‌منش، شایسته تاج‌بخش، همت مومیوند، مهدی آرین‌نژاد، شروین قطعه‌ای و…

اندی دیگه بزرگ شده است و کم کم روانه رفتن به دانشگاه میشود و اسباب بازی هایش که وودی و باز هم جزء آن‌ها هستند قرار است که داخل اتاق زیرشیروونی انبار شوند. ولی قبل از اینکه این اتفاق بیفتد به صورت تصادفی دور انداخته میشوند و بعد از گذراندن ماجراهایی، خود را در یک مهدکودک می یابند.

داستان اسباب‌بازی ۴ ، فیلمی انیمیشنی محصول سال ۲۰۱۹ به کارگردانی جاش کولی می‎باشد. ساخت و تولید قسمت چهارم این فیلم انیمیشنی برعهده‎‌ی استودیوی پیکسار است و توسط والت دیزنی پیکچرز منتشر خواهد شد. در خلاصه داستان چهارمین قسمت از سری انیمیشن‎های داستان اسباب‌بازی آمده است ، کلانتر وودی و باز لایتیر وارد یک ماجراجویی جدید و مهم می‎شوند تا یکی از دوستانشان را پیدا کنند. اما…

در این کارتون شاهد اتفاقاتی هستیم که برای بو پیپ رخ داده است. او در واقع در حال تعریف کردن داستان زندگی خود از زمان جدایی‌اش از وودی تا چگونگی رسیدن به مغازه آنتیک در این شهر کوچک است که …

در یک شب طوفانی کشتی شاهزاده “اریک” دچار حادثه می‌شود و آریل، اریک را نجات می‌دهد و به دریا باز می‌گردد. از آریل تصویری محو و صدایی زیبا و دلنشین در ذهن اریک نوزده ساله نقش می‌بندد. از سوی دیگر آریل دلبسته اریک می‌شود. و به دنبال راهی برای زندگی در خشکی می‌گردد…

قصه درباره کشف علت ممنوعیت موسیقی در امپراطوری زیردریایی آتلانتیکا است. آریل و دوستان دریایی اش راهی پیدا می کنند که «شاه تریتون» گذشته را فراموش می کند و…

بل دختر زیبایی ست که پدرش اسیر دستان دیو شده, او به دیو پیشنهاد می کند در ازای زندانی شدن خود پدرش آزاد شود غافل از اینکه...

قرن چهاردهم “شاه استفان” و همسرش صاحب دخترى مى‏ شوند. پرى شیطان‏ صفتى از این که به جشن تولد نو رسیده دعوت نشده به خشم مى‏ آید و شاهزاده خانم را طلسم مى‏ کند که در شانزده‏سالگى بر اثر لمس سوزن نخ‏ریسى جوان مرگ شود. اما یک پرى خوش‏ قلب مقدر مى‏ کند که شاهزاده خانم در صورت تماس با سوزن به خواب عمیقى فرو برود و تنها با بوسه‏ ى محبوب به زندگى بازگردد…

مادر بدجنس سیندرلا “بانو ترمین” از عصای سحر آمیز پری مهربان استفاده کرده و زمان را به روزی که سیندرلا سعی داشت کفش شیشه ای بپوشد، برمیگرداند و با جادو کاری میکند که کفش اندازه ی پای آناستازیا یکی از خواهران ناتنی سیندرلا شود و…

“شیرشاه 3” یا “شیرشاه یک و نیم” محصول استودیو دیزنی‌تون و والت دیزنی استرالیا می‌باشد، این پویانمایی از سری پرطرفدار شیرشاه و در ادامه دو شماره موفق پیشین خود به نام‌های «شیرشاه» و «شیرشاه 2 پادشاهی سیمبا» ساخته شده است، در این شماره یک میرکت به نام “تایمون” و یک گراز به نام”پومبا” داستان شیرشاه را از دید خودشان برای مخاطبان تعریف می‌کنند. اما تایمون اصرار دارد که فیلم را به جلو بزند تا به قسمتی برسد که وارد داستان می‎شود، چرا که در اوایل فیلم، آنها حضور نداشتند و از طریق گوینده فیلم، قبل از آغاز سفر سیمبا وارد داستان می‌شوند. همچنین در این شماره با مادر تیمون و عمو مکس هم آشنا خواهیم شد…

داستان این انیمیشن در چین باستان رخ می‌دهد؛ یک پاندای غریبه به نام پو آرزو دارد که استاد کونگ فو شود. هنگامی که پیش‌بینی می‌شود یک جنگجوی خطرناک (تای‌لانگ) از زندان می‌گریزد؛ جشنی برپا می‌شود تا جنگجوی اژدها در آن برگزیده شود. پس از رخدادهایی پو به عنوان جنگجوی اژدها برگزیده می‌شود که در این راستا اتفاقات زیادی رخ می دهد..

“پو”، نقش اصلی این داستان پس از اینکه به عنوان جنگجو در قسمت قبل انتخاب شد به دنبال هویت و پدر و مادر اصلی خود میگردد. در این راه شاهزاده ای که قصد حکومت بر چین را دارد سد راه او میشود و پو باید این شاهزاده را شکست دهد و…

خرس پاندای کُنگ فو کار در پی ماجراجویی هایش ، اینبار با دو تهدید جدی مواجه است. اولی از طرف دشمنی که قدرت ماوراء طبیعی دارد و دومی از طرف دشمنی که خیلی شبیه به دشمن نیست و…

داستان دو نفر در غرب وحشی، جایی که آنها به نجات یک مزرعه از دست یک شرور کمک می کنند. رقبا با هم متحد می شوند تا به یک دختر گاوچران و برادرش کمک کنند تا خانه خود را از دست یک زمین خوار حریص نجات دهند.

جری و برادرزاده‌اش تافی، موشی برفی می‌سازند و زنده می‌شود. برای زنده ماندن او تافی و جری باید به روستای آدم برفی افسانه‌ای بروند.

پیرمردی در شهری بزرگ زندگی می کند و از کل جامعه فاصله گرفته است و در تنهایی به سر می برد. خانه ی کوچک او در میان آسمان خراش هایی است که هر روز بلندتر می شوند و اکنون شهرداری می خواهد خانه ی او را تخریب کند و تخلیه کند. اما پیرمرد حاضر نیست خانه اش را به هیچ وجه ترک کند ، به همین علت با هزاران بادکنکی که به خانه اش وصل کرده است آن را به پرواز در می آورد تا سفر پر ماجرایی را آغاز کند. اما…

داستان این فیلم که قبل از ماجرای انیمیشن هیولاها رخ می دهد در مورد رابطه بین «مایک» و «سالی» در دانشگاه هیولاها است، زمانی که آن دو هنوز رابطه خوشایندی با یکدیگر نداشتند...

هیولاها برای بالا بردن قدرت شهرشان، کودکان را می‌ترسانند اما از مواجهه‌ی مستقیم با آنها هراس دارند چراکه ممکن است آلوده شوند. در این میان، دختر بچه‌ای وارد شهر آنها می‌شود و تحولات بسیاری در آنجا به وقوع می‌پیوندد.

چهار حیوان که دیگر از بودن در باغ وحش خسته شده‌اند، تصمیم به فرار می گیرند و به طور ناخواسته با چهار پنگوئن همراه میشوند. بعد از گذراندن ماجراهایی، آن‌ها خود را در ماداگاسکار می یابند.

حیوانات قصد دارند به باغ وحش نیویورک بازگردند، اما با سقوط هواپیما در طبیعت وحشی آفریقا، آن‌ها با حیواناتی از نوع خودشان آشنا میشوند، و الکس والدینش را ملاقات میکند.

چهار حیوان به نامهای «آلکس (شیر)»،«مارتی (گورخر)»،«ملمن (زرافه)» و «گلوریا (اسب آبی)» در قسمت جدید هم در تلاش هستند تا به باغ وحش نیویورک برگردند و در راه برگشت در حالی که از اروپا می گذرند برای اینکه کمتر جلب توجه کنند،‌ به یک سیرک سیار می پیوندند...

بلو و جوئل، دو طوطی هستند که همراه جوجه‌هایشان در ریو دو ژانیرو زندگی می‌کنند، آن ها برای پیدا کردن دیگر اعضای گونه نادر خود راهی جنگل‌های آمازون می‌شوند. زندگی در محیط وحش برای بلو که اساسا موجودی دست و پا چلفتی است، دشوار است. او از یک سو باید با پدرزن سختگیرش کنار بیاید و از سوی دیگر باید با یک رقیب عشقی رودررو شود…

ماجرای ماهی کوچکی که در اثر یک حادثه از محل زندگی خود دور شده و پدرش بدنبال او میگردد ، در جریان پیدا کردن نمو ، خود و پدرش با ماهی ها و حوادث گوناگونی برخورد میکنند که بسیار دیدنی است و…

“دوری” و “نمو” که یک ماهی آبی فراموشکار است، برای دیدن سفره ماهی ها به اقیانوس میروند اما خستگی این سفر موجب اوج گرفتن فراموشی “دوری” میشود به طوری که خودش را هم نمی شناسد! حال “نمو” و پدر “دوری” سعی میکنند بتوانند “دوری” را تا قبل از طولانی نشدن فراموشی اش پیدا کنند اما…

علاالدین، یک پسر خیابانی، بطور تصادفی شاهزاده یاسمین که بطور مخفیانه در شهر میگردد، را ملاقات می کند. آن‌ها عاشق یکدیگرند، اما یاسمین فقط می تواند با یک شاهزاده ازدواج کند.

“جعفر” برای انتقام از “علاالدین” بازگشته و به وسیله یک دزد احمق و خیانت “ایاگو” می خواهد راهی برای بدست آوردن قدرت پیدا کند…

“علاءالدین” در آستانه ازدواج با شاهزاده “یاسمن” قرار دارد.با وجود حضور و تشویق دوستانش او عصبی و مضطرب است.اما وقتی چهل دزد مهمانی ازدواج را به هم زده و تلاش می کنند یک طلسم باستانی را سرقت کنند؛او وارد راهی خطرناک برای متوقف کردن سارقان می شود…

«پرنسس و قورباغه» درباره یک پرنسس سیاه پوست به نام تیانا (با صداپیشگی Anika Noni Rose) است که به همراه یک شاهزاده به نام ناوین (با صداپیشگی Bruno Campos) توسط یک جادوگر بدجنس به نام “دکتر فاسيلير” (با صداپیشگی Keith David) طلسم شده و به یک قورباغه تبدیل می شوند. ؛ در چنين شرايطی ، تنها راه برای شکستن طلسم دکتر فاسيلير پيدا کردن موجود مرموزی به نام ماما اودی (با Jenifer Lewis) است. ماما اودی راه شکستنِ طلسم و برگرداندن تيانا و ناوين از شکل قورباغه ای به شکل اصلی انسانی شان را بلد است. تلاش آنها پیدا کردن يافتن ماما اودی شروع می شود و…

شرک غولی است که در یک جنگل سرسبز در آرامش و سکوت زندگی می‌کند، تا اینکه مأموران پادشاه به منطقه‌ای نزدیک او می‌آیند و از مردم چیزهای عجیبشان را می‌خواهند، پیرزنی الاغش را می‌دهد و ادعا می‌کند که الاغش قادر به حرف زدن است. ناگهان الاغ از آنجا فرار می‌کند و به خانه شرک می رسد و سربازان هم از آنجا فرار می‌کنند. پادشاه هم تمام حیوانات عجیب را به خانه او می‌فرستد و تا هنگامی که شرک شاهزاده خانم فیونا را برای او از قصر اژدها آزاد نکند حکم خانه‌اش را نمی‌دهد. شرک هم برای نجات شاهزاده‌خانم اقدام می‌کند و …..

شرک پرنس فیونا را نجات داده است و حال زندگی جدیدی را با او آغاز کرده است. پدر و مادر فیونا شرک و همسرش را برای صرف شام به قصر دور دورا دعوت می کنند، غافل از این که شرک و فیونا هر دو غول هستند. آنها با دیدن دخترشان که تبدیل به غولی زشت شده است تعجب می کنند و مشکلات زیادی برای شرک به وجود می آید که منجر به دورشدن او از فیونا می گردد و …

وقتی کینگ ( جان Cleese ) از سرزمین دور , دوردست‌ها می‌میرد , شرک زمخت ( مایک مایرز ) جانشین آنی تخت و تخت می‌شود . با این حال , شرک تصمیم می‌گیرد تا وارث قانونی " جاستین تیمبرلیک " ( جاستین تیمبرلیک ) را در پادشاهی دور با " الاغ " ( ادی مورفی ) و " Puss " ( آنتونیو باندراس ) پیدا کند تا بتواند به خانه محبوبش در باتلاق با فیونا ( کامرون دیاز ) بازگردد . در همین حال , شاهزاده Charming

شرک از زندگی یکنواخت خود خسته شده‌است. او هر روز از خواب برمی‌خیزد و کارهای تکراری انجام می‌دهد. برای همین آرزو دارد تا به روزهای قبل که مردم از او می‌ترسیدند و به تنهایی زندگی می‌کرد بازگردد. در جشن تولد فرزندانش عصبانی می‌شود و کیک را خراب می‌کند و از خانه بیرون می‌رود. از طرف دیگر رامپل‌استیلسکی جادوگری است که در گذشته در تصاحب تاج و تخت پادشاهی ناکام مانده است. او که خود جادوگر است، می‌خواسته با سحر و جادو فیونا را از قصر نجات دهد و در عوض پادشاهی را از پدر و مادر وی دریافت کند؛ ولی ناگهان شرک فیونا را نجات می‌دهد و

داستان یک شاهزاده خانم به نام «مریدا» که مهارت های بالایی در تیراندازی با کمان دارد. روزی او از خانه فرار می کند و به دنبال سرنوشت زندگی اش می رود و در این راه به طور کاملا اتفاقی باعث ایجاد هرج و مرج در قلمرو پدرش می شود. او تصمیم می گیرد با تکیه بر مهارت های خودش این مشکل را حل کند...

دختری جوان بنام آنا با کریستوف همراه می شود تا به جستجوی خواهرش السا که ملکه آدرلان است...

آنا ، السا ، کریستف ، اولاف و سون آرنت را ترک می کنند تا به یک جنگل باستانی و پاییز وابسته به یک سرزمین مسحور سفر کنند. آنها برای نجات پادشاهی خود تلاش کردند تا منشا قدرتهای السا را پیدا کنند...

فیلمی کوتاه درباره اولین قدم های اولاف هنگام زنده شدن و جستجوی هویت خود در کوههای برفی خارج از آرندل.

رنگو داستان زندگی یک آفتاب‌پرست (بزمجه) خانگی است که دچار بحران هویت می‌باشد. این فیلم که حال و هوایی وسترن و کمدی دارد با نقش بازی کردن آفتاب‌پرست در یک آکواریوم آغاز می‌شود و با بیرون آمدن اتفاقی‌اش از آکواریوم، وی وارد دنیایی متفاوت می‌شود. او به‌طور اتفاقی از یک اتومبیل به درون صحرایی خشک و بی‌آب و علف پرت می‌شود. بعد از آن با راهنمایی یک آرمادیلوی خردمند به یک شهر کوچک حیوانات می‌رسد که مردم آن در خشکی و بی آبی به سر می‌برند. بعد از آن اسم رنگو را برای خود انتخاب کرده و با داستان‌های خیالی که برای مردم شهر تعریف می‌کند و نیز کشته شدن اتفاقی یک شاهین به‌دست او، به کلانتر و منجی شهر تبدیل می‌شود. رنگو در قالب کلانتر شهر و در نتیجهٔ تحقیقات پی می‌برد که خشکسالی طبیعی نبوده و…