داستان یک مأمور سازمان مهاجرت و گمرک که با زنی آشنا می‌شود که از دست کارتل فراری است و سعی می‌کنند با کمک یکدیگر، جان یک دختر بیگناه را نجات دهند.

داستان خانواده‌ای به‌ظاهر عادی که راز شومی دارند: آن‌ها خون‌آشام هستند! خانواده رادلی برخلاف ذائقه طبیعی‌شان تصمیم گرفته‌اند تا خون‌خوار نباشند تا اینکه یک روز...

داستان گروهی از نوجوانان اهل شهر کوچکی در تگزاس که پس از بطری‌بازی در خانه‌ای متروکه و قدیمی، نیرویی خبیث و مرگبار را آزاد می‌کنند که...

داستان گروهی از دوستان که قبل از مراسم عروسی مهمانی می‌گیرند اما این دورهمی با آمدن دوست قدیمی‌شان و بازی شومی که با خود آورده، تبدیل به کابوس می‌شود.

داستان یک زندان به شکل برج که در هر طبقه یا سلول، دو مجرم قرار دارند و در وسط هر طبقه یک پلتفرم شناور وجود دارد که به زندانیان غذا می‌رساند. در این قسمت مجرم جدیدی وارد این زندان می‌شود و باید خود را با این سیستم وفق دهد اما...

داستان آدمکشی که دچار یک بیماری لاعلاج می‌شود و بنابراین، برای سر خود جایزه می‌گذارد. در این بین متوجه می‌شود تمام آدمکش‌هایی که استخدام کرده، دوست دختر سابق‌اش را نیز هدف قرار داده‌اند و برای همین باید از خود و دوست دخترش در برابر تمام همکاران‌اش که ارتشی از قاتلان هستند، دفاع کند.

داستان نویسنده‌ای به‌نام بن میرس که به خانه دوران کودکی‌اش در اورشلیم لات برمی‌گردد تا برای کتاب بعدی‌اش الهام بگیرد اما متوجه می‌شود خون‌آشامی شهر را به شکارگاه خود تبدیل کرده و حالا...

آدم بدها در ماجراجویی جدیدشان سعی دارند که در شب هالووین سرقت جدیدی انجام دهند اما با موجودی ماورایی مواجه می‌شوند که کار را برایشان سخت می‌کند و...

داستان در دهه 30 و در اکلاهما روایت می‌شود، جایی که طی طوفان شن شدید و وحشتناک، یک زن فکر می‌کند موجودی خبیث او و خانواده‌اش را تهدید می‌کند و...

داستان بازیگر زنی به‌نام کیارا که دختر مارچلو ماسترویانی و کاترین دنوو است. او تصمیم می‌گیرد تا مانند پدرش شود، یعنی مثل او لباس بپوشد، مثل او صحبت کند و مانند او رفتار کند، طوری که کم‌کم اطرافیان‌اش او را با مارچلو اشتباه می‌گیرند!