درباره‌ی زن جوانی است که آرزوی تبدیل شدن به نویسنده‌ی داستان‌های کودکان را در سر می‌پروراند. اما وقتی که با یک فرد ثروتمند بدخلق آشنا میشود، با چالش ها و اتفاقات دیگری مواجه میشود و…
یک سوء تفاهم باعث بوجود آمدن علاقه بین یک دختر و پسر می شود. پسر باید به همراه خانواده اش تلاش کند تا جواب بله را از دختر و تمام عمو های دختر، بگیرد...
«سونگلیان» (لی) به دنبال مرگ پدر و فقر خانواده از دانشگاه بیرون می آید و همسر چهارم مردی ثروتمند به نام «چن زوئوکیان» (جینگوو) می شود. او با رابطه های پیچیده و حسادت آمیزی که میان همسران با شوهرشان وجود دارد، عشق های ممنوع، توطئه های «یانر» (لین)، مستخدمه ای که رؤیای همسری ارباب را دارد، روبه رو می شود.
"آلکس اوونز" زنی چندکاره است،در روز کارگر و در شب رقاصی حرفه ای.رویای او وارد شدن به یک کمپانی واقعی رقص است و با تشویقهای دوست پسر و رئیسش ممکن است شانس رسیدن با آن را داشته باشد...
این فیلم در شهر رمانتیک رم، داستان در هم پیچیده ی چند شخصیت متفاوت را به تصویر می کشد. کارگری که به تازگی تبدیل به یک شخص مشهور شده، یک معمار که به خیابانی که در آنجا دوران دانشجویی اش را می گذرانده باز گشته است، یک زوج جوان که در حال گذراندن ماه عسل شان هستند، و یک کارگردان اپرا که نا امیدانه به دنبال خواننده های با استعداد می گردد...
درست در زمانی که تصمیم به جدایی می‌گیرند، «لیندا» و «پکستون» مجبور می‌شوند که با شروع قرنطیه خانگی مدت دیگری را در کنار یک‌دیگر سپری کنند و در ادامه با بهبود یافتن رابطه‌شان، نقشه یک سرقت بزرگ را طراحی می‌کنند و...
در حین خرید برای کریسمس، «فرانک» (دنیرو) و «مالی» (استریپ) به هم علاقه مند می شوند. این برخورد کوتاه شروعی است برای تغییر بزرگی در زندگی هردوی آن ها...
اسپین‌آف «لبوفسکی بزرگ» با تمرکز بر شخصیت «جیزس کوئینتانا». جیزس در این فیلم از زندان آزاد میشود و نزد دو رفیق خراب‌کارش با بازی «بابی کاناواله» و «آدری توتو» می‌رود. آن‌ها وقتی که با آرایشگری با بازی «جان هم» خصومتی به وجود می‌آورند، ماجراجویی‌شان به فرار از قانون و اجتماع تبدیل میشود.
یک درام عاشقانه که داستان تلاش بی حدوحصر یک جوان جاه‌طلب را در سال 1961 رای رسیدن به عشق فرانسوی ش بازگو می‌کند که پس از ساخته شدن دیوار برلین از هم جدا افتاده اند.
