ستاره فوتبالی به نام «جو کینگ من» دختر هشت ساله‌ای دارد که از ازدواج قبلی اوست و با همسر قبلی‌اش زندگی میکند ولی روزی به سراغ جو می‌آید. جو در ابتدا از نگهداری دختر خود ناراحت است و امتناع میکند اما به تدریج اوضاع بهتر می‌شود چون وجود دخترش باعث می‌شود بر شهرت او افزوده شود اما پس از مدتی ….
اینبار هم مانند دو قسمت قبلی سرزمین های نارنیا توسط نیروهای شیطانی به شدت در خطر است و بچه های انگلیسی به طریقی پا بر این سرزمین می گذارند تا بتوانند با پیدا کردن هفت شمشیر جادویی و طی یک سفر دریایی بسیار خطرناک باری دیگر منجی نارنیا شوند...
یکسال از حوادثی که برای پیتر، سوزان، ادموند و لوسی با وارد شدن به سرزمین نارنیا افتاده، گذشته است. آنها یکروز در یک ایستگاه قطار مجدداً وارد سرزمین نارنیا می شوند. هزار سال نارنیایی از خروج آنها از این سرزمین گذشته است، حیوانات ناطق از بین رفته اند و یک شاه شیطانی و سنگدل به اسم میراز بر آن سرزمین حکمرانی می کند..
جنگ جهانی دوم. چهار بچه از راه گنجه ای بزرگ به سرزمین نارنیا می روند که زیر سلطه ی ملکه ی خبیثی است که آن جا را در زمستانی ابدی نگه داشته و مانع ورود کریسمس به آن جا شده است. منجی شیروش بزرگ، «اصلان» نیز برای نجات «نارنیا» و ساکنانش به کمک بچه ها می آید.
برنده 1 بار برنده جایزه 18 بار برنده جایزه و 46 بار نامزد دریافت جایزه
ملیا مارتین در حالی که در کیپ تاون به درس و دانشگاهش میپردازد، احساس میکند توسط سخت گیری های مدرسه محدود شده است. پس او تصمیم میگیرد از استعداد های رقاصی اش استفاده کرده تا افراد دور و برش را تحت تاثیر قرار دهد و…
در خلاصه داستان این انیمیشن آمده است ، کیتی میچل که در کالج رویایی‌اش پذیرفته می شود ، به همراه خانواده‌اش یک سفر جاده‌ای را برای رفتن به کالج شروع می‌کنند ، اما خیلی زود تمام وسایل الکترونیکی قیام می‌کنند و بر علیه بشریت شورش می‌کنند ، اکنون خانواده‌ی میچل‌ها باید برای نجات جهان باهم همکاری کنند و…
وقتی مادر «میا ترموپلیس» (هاتاوی) اعلام می کند که پدر مرحومش، در حقیقت شاهزاده و صاحب تاج و تخت کشور کوچک اروپایی، «جنوویا»، بوده، در زندگی «میا» تغییر و تحول اساسی به وجود می آید: حالا «میا» تنها وارث آن تاج و تخت است و مادربزرگش، «ملکه کلاریس رینالدی» (اندروز) می خواهد آداب و رسوم اشرافی را به آن دخترک ناشی بیاموزد.
داستان فیلم بعد از اتفاقات قسمت سوم رخ می‌دهد و ماجراهای گِرگ را دنبال میکند که در این قسمت همراه خانواده‌اش به یک سفر جاده‌ای می‌روند تا تولد ۹۰ سالگی مادربزرگش را جشن بگیرند. اما …
