داستان زن ناشنوایی که توسط یک قاتل روان پریش در خانه دورافتاده خود تعقیب می شود.

«کول یانگ» یکی از مبارزین MMA است که به دنبال برترین قهرمان‌های کره زمین به منظور نجات تمام عالم و مقابله با دشمنانی که از سرزمین‌های خارجی آمده‌اند، می‌گردد و...

گروهی از مزدوران تصمیم می‌گیرند با به خطر انداختن جان‌شان، بزرگ‌ترین سرقت انجام شده را در شهر لاس وگاس که مبدا اصلی شروع بحران زامبی‌ها است، انجام دهند و...

اِون» (مایکل سرا)، «ست» (جونا هیل) و «فوگل» سه نوجوان سال آخر دبیرستانی هستند که تنها چند هفته به پایان دوران تحصیلشان باقیمانده اما آنها تاکنون موفق نشده اند رابطه دوستی با دخترهای مدرسه خود برقرار کنند. اون پسری معمولی و سر و زبان دار در مقابل پسرها اما محجوب در برابر دخترهاست. ست پسری چاق، بد قیافه و پرخاشگر است و فوگل نیز بی عرضه می باشد. این سه نفر در اثر خوش شانسی توسط «ژول»( اِما استون )، جذاب ترین دختر مدرسه شان به یک جشن دعوت می شوند...

این فیلم داستان پنج دوست را روایت می کند که برای استراحت به سفری در دل جنگل می روند و در کلبه ای ساکن می شوند اما آنها در می یابند که در کلبه اتفاقات عجیب و غریبی در حال وقوع است و از این رو آنها عزم خود را جزم می کنند تا راز این کلبه را کشف کنند…

ثور خودش را در یک ماجراجویی متفاوت که قبلا تجربه نکرده، می‌بیند و او در تلاش است تا به آرامش درونی خودش برسد. اما بازنشستگی ثور توسط یک قاتل کهکشانی به‌نام گور قصاب خدایان که به‌دنبال انقراض خدایان است، متوقف می‌شود و وارد ماجرایی می‌شوند که...

«رستاخیزها» به ۲۰ سال پس از رویدادهای «انقلاب‌های ماتریکس» می‌رود و زندگی به‌ظاهر عادی نئو با بازی «کیانو ریوز» به عنوان «توماس ای. اندرسون» در سان فرانسیسکو را به تصویر می‌کشد، جایی که یک تراپیست برای او قرص‌های آبی تجویز کرده است. نئو و ترینیتی با بازی «کری-آن ماس» یکدیگر را نمی‌شناسند اما مورفیوس با بازی «یحیی عبدالمتین دوم» قرص قرمز را به نئو پیشنهاد می‌کند و گشوده شدن درهای ذهنش را به دنیای ماتریکس.

داستان این فیلم که مدت کوتاهی قبل از رویدادهای «امیدی تازه» (A New Hope) رخ داده، متمرکز بر گروهی از جاسوس‌های یاغی است که نقشه می‌کشند تا «ستاره مرگ»، سلاح جدید امپراتوری کهکشانی را پیدا کرده و بدزدند…

داستان شاهزاده خانمی که پس از گذشت قرن ها از آرامگاه خود در وسط بیابان بیدار می شود و با قصد شوم خود می خواهد وحشت و کابوسی تاریک را در همه جای دنیا رواج دهد.

بعد از بدنیا آمدن «رنزمه» دختر «بلا» و «ادوارد»، خانواده کالن تصمیم می گیرند دیگر خانواده های خون آشام را با خود متحد کنند تا بتوانند در مقابل خطری که از جانب ولتری آن ها را تهدید می کند، مقاومت کنند...