داستان شناگری به‌نام دایانا نایاد که در 60 سالگی به کمک دوست صمیمی و مربی‌اش به آرزوی همشیگی‌اش یعنی شنای مسافت 180 کیلومتری در ناحیه دریامیانی بین کوبا و فلوریدا می‌رسد.
مدیر یک بانک تماسی از یک ناشناس دریافت میکند که به او می گوید باید در مدت زمان مشخصی مقدار بسیاری پول را جور کند وگرنه یک بمب زیر صندلی اش منفجر خواهد شد…
کولیا، مالک قطعه زمینی خوش منظره در ساحل خلیجی زیبا در یکی از شهرهای شمالی روسیه است که با پسر نوجوان و همسر زیبا ولی افسرده اش زندگی می کند. او ناخواسته درگیر نزاعی حقوقی بر سر مالکیت این ملک با شهردار قدرتمند شهر می شود و ...
نامزد دریافت 1 بار برنده جایزه 38 بار برنده جایزه و 51 بار نامزد دریافت جایزه
کهنه سرباز جنگ افغانستان "توماس" که با رسوایی از خدمت مرخص شده است، به خانه خود در جریکو باز می گردد. "علی"، یک آلمانی ترک تبار که مالک بارهای زنجیره ای است، او را به عنوان راننده استخدام می کند. در این هنگام او را "لائورا"، همسر زیبا و جوان رئیسش آشنا می شود و...
در یک صبح بارانی، ایم سو وون به سمت مدرسه اش حرکت میکند که فاصله ی زیادی با خانه ندارد. پدرش در یک کارخانه ی محلی کار میکند و مادرش در مغازه ی طبقه ی پایین خانه شان مشغول کار است. چند ساعت بعد، پدر سو وون تماسی از دفتر پلیس دریافت میکند که ...
جان که پسر یک مامور آتش نشانی بوده و پدرش سی سال پیش در یک سانحه کشته شده است ، موفق می شود به طور اتفاقی روی فرکانس یک رادیویِ کهنه ، صدای پدر خود را بشنود. اما…
