داستان فیلم در مورد تولد، زندگی و مرگ الاغی در دهکده ای فرانسوی در نزدیکی سوییس می باشد...

«میشل» (لاسال) جوان تنهایى است که به تازگی از زندان به جرم دزدی آزاد شده است. بعد از مرگ مادرش او براى گذران زندگى جیب‏‌برى می‌کند...

مردی جوان به شهری در شمال فرانسه می رود تا کشیش محلی آنجا شود. اما انجمن شهر او را نمی پذیرد…

"موشت" نوجوانی است که در کشوری با وضعیتی دشوار زندگی می کند. مادرش در حال مرگ است و پدرش از او مراقبت نمی کند. یک شب در میان جنگل او با "آرسن" آشنا می شود. "آرسن" شکارچی دهکده است. او تصور می کند پلیس دهکده را به قتل رسانده است. او تلاش می کند از "ماچته" استفاده کرده و برای خود یک عذر موجه بسازد...