داستان زوجی به‌نام مارک و آنا که تصمیم می‌گیرند خانه‌شان را با خانه یک زوج بازنشسته آلمانی که در اینترنت با آن‌ها آشنا شدند، عوض کنند. رفته رفته این تغییر برای مارک و آنا تبدیل به کابوس می‌شود و متوجه می‌شوند آن‌های برنامه‌های دیگری برایشان دارند.

ویکتور پسر خردسالی است که کنار جاده پیدا می‌شود. او توانایی حرف زدن و شنیدن را از دست داده است اما میتواند با استفاده از علائم نگارشی منظور خود را بفهماند. ویکتور ادعا می‌کند زمانی که در مدرسه بوده توسط مردی غریبه ربوده شده است. پلیس پس از بررسی موضوع ، به مردی با مشخصاتی که ویکتور داده بود مشکوک می‌شود و…

بر اساس داستانی واقعی، فرانسیسک بویکس زندانی اسپانیایی در اردوگاه کار اجباری اتریش زندانی است و تلاش می کند تا مدارک جنایات وحشتناکی را که پشت دیوارهای اردوگاه اتفاق می افتد جمع اوری و ذخیره کند...