"کبوتری برای تأمل در باب هستی روی شاخه نشست" یک کمدی تاریک از روی اندرسون که ساخت آن 7 سال طول کشیده است. این فیلم همزمان خنده دار، خوفناک، غیرکلیشه ای و عجیب است. محتوای اصلی فیلم به پوچی مرگ می پردازد.
در آینده‌ای نه‌چندان دور، شرکت بزرگ فناوری، پگاسوس، برای زوج‌ها این فرصت را مهیا می‌کند تا از طریق رحم مصنوعی جدا شدنی یا پاد بتوانند بچه‌دار شوند. اینجاست که سفر ریچل و الوی به‌سوی پدر و مادر شدن شروع می‌شود.
سال 1943، یک یهودی لهستانی که موفق شده از گتوی ورشو فرار کند، حالا در فرانکفورت گارسون رستوران شده است و قصد دارد به روش خاص خودش از نازی‌ها انتقام بگیرد.
داستان این فیلم در روستایی وسط یک صحرای بزرگ در جریان می‌باشد و داستان والری را به تصویر می‌کشد که با پیتر مردی جوان و فقیر که کارش چوببری است آشنا می‌شود. اما پس از مدتی ماجرا عوض می‌شود و…
مدی در آستانه‌ی از دست دادنه خانه‌اش است تا اینکه یک آگهی استخدام جذاب پیدا می‌کند. والدین پسری 19 ساله و درونگرا به دنبال کسی هستند تا بتواند پسرشان را برای رفتن به دانشگاه آماده بکند. او به اندازه‌ی یک تابستان فرصت دارد تا آن پسر را آماده کند.
سیدی هارپر دانش آموز دبیرستانی و خواهر کوچکش ساویر همچنان در اندوه مرگ اخیر مادرشان هستند و نتوانسته‌‌اند آن را پشت سر بگذارند. پدرشان ویل به عنوان یک روانشناس، خود نیز از درد این غم ویران شده است، بنابراین نه حمایت و نه محبتی را که دخترانش از او طلب دارند، در اختیار آنها قرار نمی‌دهد. هنگامی که یک بیمار ناامید به طور غیرمنتظره در خانه آنها ظاهر می‌شود و درخواست کمک می‌کند، موجودی وحشتناک را همراه خود وارد خانه می‌کند که این خانواده را شکار خود قرار داده و از بزرگترین رنج آنها تغذیه می‌کند.
