جمهوری سن مگنولیا با همسایه خود یعنی امپراتوری جیاد در جنگ است. هر دو ارتش از پهپادهای بدون سرنشین برای جلوگیری از تلفات استفاده می‌کنند. داستان درباره شخصی به‌نام لنا است که فرماندهی جوخه‌ای از پهپادها به‌نام 86 را بر عهده دارد.
بعد از یک جنگ بزرگ، یک سرباز سابق به‌نام وایولت اورگاردن در دفتر نویسندگی شغلی گیر می‌آورد که باید نامه‌هایی بنویسد تا مردم با یکدیگر بتوانند ارتباط برقرار کنند.
گروهی از زندانیان و زندان‌بان‌هایشان به جزیره‌ای مرموز فرستاده می‌شوند تا آنجا را بررسی کنند اما آنجا گیر می‌افتند و حالا باید برای نجات یافتن و زنده ماندن از دست ساکنان هیولایی آن جزیره به‌هم اعتماد کنند.
تورفین که کودکی بیش نیست بر روی پاهای لیف اریکسون بزرگ نشسته است و با هیجان داستان هایی از سرزمینهایی وحشی که بسیار دورتر از غرب هستند گوش می دهد. اما تمایلات جوانی او با حمله وایکینگ ها درهم شکسته می شود. آنها خانواده اش را می کشند. تورفین بزرگ شده و جنگجویی بزرگ می شود و در پی انتقام از سرکرده وایکینگ ها، "اسکلاد" می گردد
تتسو یک کارمند معمولی است که متوجه می‌شود معشوق دخترش «ریکا» از او سوءاستفاده فیزیکی کرده و در ادامه می‌فهمد که او نقشه برای اخاذی از پدربزرگ و مادربزرگ ثروتمند ریکا را دارد و...
