پاسکال یک واحد نخبه در نیروی دریایی سلطنتی مالزی است. این فیلم حوادث واقعی عملیات پاسکال به فرماندهی فرمانده ارشد آرمان انور و تیمش را برای نجات یک کشتی نفتکش، که توسط دزدان دریایی سومالی در سال 2011 ربوده شده بود را دنبال می‌کند و…
"هومر" کچل، چاق و اندکی احمق و در عین حال به شدت دوستدار خانواده، همسرش "مارج" که به شدت نگران دور هم نگه داشتن اعضای خانواده است، پسرشان "بارت" که اگر عقل اش به کاری قد ندهد از انجام آن خودداری می کند، دخترشان "لیزا" که روشنفکری عاشق نواختن ساکسیفون است و فرزند کوچک شان "مگی" خانواده سیمپسون را تشکیل می دهند. این خانواده که در شهر کوچک اسپرینگ فیلد زندگی می کنند، دچار دردسری بزرگ می شود. ماجرا با نجات خوک فراری کوچکی توسط هومر از قصابی شدن آغاز می شود. هومر خوک را به خانه آورده و ...
نامزد دریافت 1 گلدن گلوب 5 بار برنده جایزه و 33 بار نامزد دریافت جایزه.
یک زن روسی به همراه دخترش به ایالات متحده سفر می کند تا با یک میلیاردر که معلوم می شود روانی است ازدواج کند. کسی که زندگیشان را به جهنم تبدیل می کند...
در خلاصه داستان این فیلم ترسناک و مهیج آمده است ، شارون تیت هنرپیشهی معروف بیست و شش سالهی هالیوود که همسر رومن پولانسکی می باشد و در انتظار بازگشت وی از اروپا است ، با توهمات مرگ حتمی و نزدیک خود به ستوه آمده است و…
کوین برای پیدا کردن سرچشمه رازهای کشف نشده زندگی خود بدون رعایت احتیاط وارد ویتنام میشود، همانطور که او در آنجا سرگردان است سرانجام پی به رازهایی میبرد که او را در معرض خطرات زیادی قرار میدهد و...
پاچی دایناسور ، فیلمی انیمیشنی محصول سال ۲۰۱۳ به کارگردانی بری کوک میباشد. در خلاصه داستان این فیلم آمده است ، دایناسوری کوچک میان پاکی‌رینوسورها از تخم بیرون می‌آید و برای رقابت با برادران و خواهران بزرگترش برای غذا باید از هوشش بهره بگیرد. اما در اثر یک آتش‌سوزی این رقابت شدت می‌گیرد و…
"دختر" نام یک فیلم درام بلژیکی به کارگردانی "لوکاس دونت" محصول ۲۰۱۸ است. "لارا" یک دختر پانزده ساله است که در بدن یک پسر متولد شده است و آرزوی تبدیل شدن به یک بالرین دارد...
نامزد دریافت 1 گلدن گلوب 32 بار برنده جایزه و 39 بار نامزد دریافت جایزه.
داستان فیلم “دختری رو دیدم و اینجوری شدم” درباره ی دختری بنام سویتی میباشد که پدرش را نیز خیلی دوست دارد او عاشق پسری میشود ولی این ازدواج مشکل میشود زیرا پدر سویتی از پسرک خوشش نمیاید و…
این فیلم داستان دو چترباز را در روز نبرد نرماندی روایت می‌کند که پس از سقوط هواپیمای حامل آن‌ها، در پشت خطوط دشمن گیر افتاده‌اند. آن‌ها ماموریتی دریافت می‌کنند که باید برج‌های رادیویی آلمان را در نرماندی از کار بیندازند. زمانی که آن‌ها روستای محل این ایستگاه‌های رادیویی را پیدا می‌کنند که توسط نازی‌ها اشغال شده، متوجه می‌شوند که این عملیات، یک عملیات ساده نظامی نیست و علاوه بر اینکه باید با نیروهای آلمانی مبارزه کنند، باید با نیروهای فراطبیعی که توسط آلمان نازی برای حفاظت از مرزها و مناطق جنگی ساخته شده‌اند نیز مقابله و مبارزه کنند...
