داستان گروهی از شورشیان و انقلابیون سابق که پس از پیدا شدن سر و کله دشمن‌شان بعد از شانزده سال، دوباره کنار یکدیگر جمع می‌شوند تا دختر یکی از هم‌رزم‌‌هایشان را نجات دهند.

ژائوهی و شاگرد سابق استادش باید با کمک یکدیگر بی‌گناهی استادشان را ثابت کنند و جلوی یک جنگ تمام عیار میان انسان‌ها و ارواح را بگیرند.

در سال 87، پسر نُه ساله، جان اولری از یک حادثه مرگبار جان سالم به در برد و به همه نشان داد که زندگی را زندگی کردن یعنی چه.

داستان یک باستان‌شناس که به‌همراه خانواده‌اش به دنبال گنج فرعون مصر یعنی خوفو است و با استناد بر سرنخ‌هایی که نشان می‌دهد ناپلئون آن را از مصر به پاریس برده، سعی در پیدا کردن‌اش دارد.

داستان یک بازیگر نمایش با اسب که به دوست خود که قصد رفتن به شهر را دارد، کمک می‌کند تا اسب‌هایش را برای فروش منتقل کند.

داستان یک مادر که باید از خانه‌اش، فرزند نوزادش و روان خود در برابر موجودی خبیث در خانه‌اش محافظت کند.

داستان یک زندانی سیاسی به‌نام ولنتین که با مردی به‌نام مولینا هم‌سلولی است. او به‌خاطر برهنگی در انظار عمومی محکوم شده و در ادامه سعی می‌کند یک داستان موزیکال هالیوودی را برای ولنتین شرح دهد.

داستان یک مجرم که حین فرار از دست پلیس، در فضای خالی یک اسباب‌بازی‌فروشی پنهان می‌شود و پس از گذشت مدتی، با یکی از کارکنان آنجا وارد رابطه می‌شود. رابطه‌ای که ممکن است به دستگیری او ختم شود.

داستان سربازان افغان که طی تسخیر این کشور توسط طالبان، از سفارت فرانسه محافظت می‌کردند و وظیفه داشتند پانصد نفر را میان هرج‌ومرج به فرودگاه انتقال دهند، اما...

«ناچو» مرد جوانی است که در صومعه ای در مکزیک بزرگ شده و حالا همان جا آشپزی می کند. او نقابی به چهره می زند و شنلی بر دوش می اندازد تا در مسابقات کشتی کچ محلی شرکت کند و جایزه ی 200دلاری اش را ببرد و به کمک آن بتواند برای بچه ها غذاهایی بهتر و برای خودش اعتبار دست و پا کند...