داستان انیمه به صدها سال قبل باز می‌گردد. جایی که انسان‌ها بدست تایتان‌ها کشته می‌شدند اما عده اندکی از آن‌ها موفق شدند در شهری با دیوارهای بسیار بلند (حتی بلندتر از بزرگترین تایتان‌ها) پناه بگیرند و جان سالم بدر ببرند. صد سال به همین منوال می‌گذرد تا اینکه…

جوانی طلسم نفرین شده (انگشت شیطان) را قورت می دهد، و خود نفرین می‌شود. او برای پیدا کردن اعضای باقیمانده بدن شیطان و نجات جان خود به مدرسه جادوگری می‌رود.

پس از یک خیانت، مردی جوان که در حال مرگ رها شده به‌عنوان یک موجود شیطانی-انسانی برمی‌گردد و با حیوان دست‌آموز شیطانی خود ترکیب می‌شود و سپس به یک سازمان منتقل می‌شود تا شیاطین را شکار کند.

گروهی از زندانیان و زندان‌بان‌هایشان به جزیره‌ای مرموز فرستاده می‌شوند تا آنجا را بررسی کنند اما آنجا گیر می‌افتند و حالا باید برای نجات یافتن و زنده ماندن از دست ساکنان هیولایی آن جزیره به‌هم اعتماد کنند.

یک جاسوس در یک ماموریت مخفی ازدواج می کند و یک کودک را به عنوان بخشی از پوشش جاسوسی خود به فرزندی قبول می کند. همسر و دختر او رازهایی برای خود دارند و هر سه باید برای حفظ کنار هم تلاش کنند.

دو آدمکش به نام‌های کازوکی کوروسو و ری سووا با دختر بچه‌ای آشنا می‌شوند که در روز کریسمس به دنبال پدرش می‌گردد. اتفاقات طوری دست به دست هم می‌دهند که در آخر این سه نفر در کنار هم زندگی می‌کنند.

تورفین که کودکی بیش نیست بر روی پاهای لیف اریکسون بزرگ نشسته است و با هیجان داستان هایی از سرزمینهایی وحشی که بسیار دورتر از غرب هستند گوش می دهد. اما تمایلات جوانی او با حمله وایکینگ ها درهم شکسته می شود. آنها خانواده اش را می کشند. تورفین بزرگ شده و جنگجویی بزرگ می شود و در پی انتقام از سرکرده وایکینگ ها، "اسکلاد" می گردد

از زمان باستان، شایعات در رابطه با شیاطین آدم خوار در جنگل گسترش پیدا کرده است. به همین خاطر ساکنین هیچ گاه در شب بیرون نمی‌روند. افسانه می‌گوید که ...

یک دکتر و بیمار تازه مرحوم شده‌اش به‌عنوان یک دوقلوی آیدل معروف ژاپنی دوباره زاده می‌شوند و فراز و نشیب‌های صنعت سرگرمی ژاپن را با هم طی می‌کنند.

داستان زندگی دکتر کنزو تنما که پس از نجات دادن پسری به‌نام یوهان، زندگی‌اش دستخوش تحولاتی تاریک می‌شود. وقتی که مدیر بیمارستان به او دستور می‌دهد به‌جای یوهان شهردار را جراحی کند، تنما با سرپیچی زندگی پسرک را نجات می‌دهد. هرچند مدتی بعد، قتل‌های سریالی آغاز می‌شود و یوهان مظنون اصلی پرونده به شمار می‌رود.

داستان پسری که از بچگی پشت دیوارهای امنی در برابر ژاپنی آخرالزمانی و پر از هیولا بزرگ شده، در حالی که...

"لایت یاگامی"، مرد جوانی که از جرم و بزهکاری بیزار است، تصادفاً دفتری پیدا می‌کند که رویش نوشته‌شده "دفتر مرگ" (Death Note). در صفحهٔ اول دفتر توضیح داده‌شده که اگر نام شخصی در دفتر نوشته‌ شود و نویسنده در همان‌حال چهره شخص را در ذهنش مجسم کند، آن شخص پس از ۴۰ ثانیه خواهد مُرد. "لایت" در صدد استفاده از دفتر بر می‌آید…

فردی که همه چیزش را از دست داده، در زمان سفر میکند و به دوران مدرسه رفتنش می رود تا عشق را در زندگی اش نجات دهد. همچنین او باید رهبر یک باند مخوف در مدرسه شود.

پسری تنها و سرگردان در مناطق سرد آمریکای شمالی با گرگی آشنا می‌شود. آن دو به دلیل خطرناک بودن محیط و زنده ماندن سریعاً با هم دوست می‌شوند اما پسرک اتفاقاتی را پشت سر گذاشته و گرگ هم فقط یک گرگ ساده نیست.