« چارلى » ولگرد کوچولو؛ جان میلیونرى ( مایرز ) را که از نوشخوارى سر از پا نمیشناسد نجات میدهد. مرد میلیونر هم سخت به او محبت میکند؛ اما پس از هشیارى، « چارلى » را بجا نمی آورد و از خود میراند. این ماجرا تکرار مىشود و « چارلى » در این بین به دختر گل فروش نابینایى ( چریل ) دل میبندد...
داستان این فیلم درباره‌ی یک مرد خجالتی به‌نام داگ هریس می‌باشد که قرار است به زودی طی یک مراسم باشکوه ازدواج کند ، اما هنوز هیچ ساقدوشی برای خود انتخاب نکرده است و در این باره به مشکل بزرگی برخود کرده است. او که دوستان خوبی ندارد و هیچ کدام حاظر به شرکت در مراسم عروسی داگ هریس نیستند. اکنون او صاحب یک شرکتی را پیدا میکند که می‌تواند بهترین افراد را برای ساقدوشی مهیا کند و…
کات مالون یک دختر مدرسه ای هجده ساله و دلبسته به موسیقی ، با فریب راه خود برای مدیریت گروه پرتلاش دالر دیز باز میکند و تظاهر می کند که در بیست سالگی مدیر گروه است.
«ژان کلود ون دام» بازیگر مشهور فیلم‌های اکشن، برای گرفتن سرپرستی دخترش، با همسرش در نزاع قانونی به سر می‌برد. در همین شرایط او می‌فهمد که «استیون سیگال» نقش او را قاپیده است و...
نامزد چارلی برانسون یک راننده‌ی سابق مسابقه ، شاهد وقوع یک جرم میشود و حالا چارلی می‌بایست او را تا لس آنجلس همراهی کند. اما در میانه‌ی راه آنها توسط مافیا تعقیب می‌شوند و…
یک پیک موتوری به نام بابو با وجود کار سخت ، حقوق ناچیزی می گیرد. همانطور که بابو از کار خود ناامید شده، دوست و هم اتاقی اش ساتیا سعی می کند تا روش انعام گرفتن از مشتری های حریص را به او نشان دهد. ابتدا او از انجام این کار اکراه دارد ولی تصمیم میگیرد که این کار را امتحان کند. طی ماجراهایی یک جسد روی دست بابو می ماند و بابو با کمک دوستانش تصمیم می گیرد تا به هر قیمتی رد خود را از این پرونده پاک کنند...
داستان درباره ی ناصر علی، یه موسیقیدان بسیار با استعداد است که بعد از یه مشاجره ی سخت با همسرش، همسرش ویولن ناصر علی را میشکند. اون بعد از این اتفاق تصمیم میگیرد برای ویولونش یه جایگزین انتخاب کند، و حتی کار به خودکشی هم میرسد. این فیلم آخرین هفته ی زندگی ناصر علی را به تصویر میکشد…
داستان با "اسپنکی" آغاز می شود.او رئیس کلوپی متشکل از پسرهای مدرسه ای از تمام محله است.بهترین دوست او "آلفالفا" به عنوان راننده مسابقات رانندگی سالانه کلوپ انتخاب شده است.اما وقتی مراسم معرفی او انجام می شود،"آلفالفا" ناپدید می شود و...
وقتی بازی ویدئویی سه نوزاد با قدرتی خارق العاده را از فضا به حیاط پشتی خانه می اندازد ،گیمر نوجوان مجبور میشود بیست و چهار ساعته به مراقبت از آنها بپردازد.
