مردی به‌نام جان آرباکل حیوان خانگی جدیدی به سرپرستی می‌گیرد، سگی به‌نام اودی. اما اودی دزدیده می‌شود و حالا مسئولیت پیدا کردن او به عهده گربه جان است، گارفیلد.
کارل فردریکسن به اجبار قبول می‌کند تا با یک دوست خانم به یک قرار عاشقانه برود، اما اصلاً نمی‌داند که امروزه قرارهای عاشقانه چگونه هستند. برای همین دوست همیشگی‌اش داگ به کمک او می‌آید تا او را قبل از قرار آرام کند و نکاتی را به او یاد دهد.
قصه‌ی انیمیشن درباره یک سلول (گلبول سفید) پلیس به نام جونز است که با کمک یک قرص سرماخوردگی تلاش می‌کند جلوی ویروسی که قصد کشتن فرانک (میزبان) را دارد بگیرد…
داستان راکی، پسری پنجابی و دختری روزنامه‌نگار به‌نام رانی که برخلاف تفاوت‌هایشان عاشق هم می‌شوند و با وجود مخالفت خانواده‌هایشان تصمیم می‌گیرند تا یک ماه با خانواده یکدیگر زندگی کنند تا...
داستان زنی به‌نام بلا که متوجه می‌شود بودجه پناهگاه سگ‌هایش قطع شده و برای همین به سراغ سربازی به‌نام جی‌آر می‌رود، کسی که خیلی سریع به یکی از سگ‌های بلا به‌نام ایندی علاقمند می‌شود.
قصه ی انیمیشن درباره‌ی رویارویی دختری جوان با موجودی ماورای زمینی است. لیلو دختری تنها و اهل هاوایی است که یک سگ کوچک زشت را برای نگهداری قبول می‌کند و او را استیچ می‌نامد. استیچ می‌تواند یک حیوان دست آموز تمام عیار باشد به شرطی که واقعاً نتیجه‌ی یک تحقیق ژنتیکی نباشد که از سیاره‌ای بیگانه گریخته و روی زمین سقوط کرده! برای احساس عشق و ایمان و نشاطی که لیلو به خانواده دارد، به استیچ کمک می کند تا قلبش را بگشاید و…
نامزد دریافت 1 بار برنده جایزه 12 بار برنده جایزه و 28 بار نامزد دریافت جایزه
بعد از اتفاقاتی که در قسمت قبلی رخ داد، امپراطور کوزکو داستان زندگی جدید کرانک (Kronk) را شرح می‌دهد که قرار است با پدرش ملاقاتی داشته باشد. پدر کرانک همیشه دوست داشت پسرش تشکیل خانواده بدهد. کرانک یک آشپز شده است و زندگی خوب و آرامی دارد ولی نامه ای به دست او می رسد که همه چیز را عوض می کند و…
دو دختر نوجوان یک پری دریایی را پیدا می کنند، و او به آن دو قول می دهد یک آرزویشان را برآورده کند، تنها بشرطی که به او کمک کنند تا به الهه اقیانوس ثابت کند که «عشق» واقعی وجود دارد....
در یک روز معمولی، «پو» مثل همیشه بدنبال عسل است. جغد با دستکاری در خواندن یک نامه از «کریستفر رابین» به ببر، خرگوش، «پیگلت»، «پو» و بقیه دوستانش می گوید که جانوری بنام «بک سون» کریستفر رابین را دزدیده است...
