در سالهایی خیلی دور در کهکشانی خیلی دور آزادی خواهان در حال مبارزه با امپراطوری دیکتاتوری فضایی هستند. در همین فاصله «پرنسس لیا» (کری فیشر) اسیر معاون امپراطور میشود که «دارت ویدر» نام دارد. لیا مخفیانه 2 روبات را همراه با پیامی به سیاره ی تاتوین می فرستد و این 2 روبات به دست پسری به اسم «لوک» (مارک همیل) می افتند و لوک همراه با «اوبی وان کنوبی» و 2 روبات، و خلبانی شیاد به اسم «هان سولو» (هریسون فورد) برای نجات لیا اقدام می کنند…

فردی که طی حمله ای کشته شده و در یخ ها مدفون شده ، توسط گروهی از دکترها به زندگی باز می گردد. دلیل این امر یک تکنولوژی جدید است که قادر به بازگرداندن افراد مُرده به زندگی است. با اینحال بازگشت وی موجب می شود دشمنان سابق وی دوباره تصمیم بر نابودی وی بگیرند.

دختری به نام نیکیتا به زندان محکوم می‌شود اما به‌جای زندان به‌عنوان یه جاسوس/قاتل کاملاً حرفه‌ای تعلیم داده می‌شود.

دبیرستانی در حال فروپاشی‌ است ، دانش‌آموزان این مدرسه آنطور که باید عملکرد خوبی ندارند و فعالیت‎های آکادمیکی در آنها به چشم نمی‌خورد. هنری چن که با نام برادر بزرگتر شناخته می‌شود ، یک معلم است که مهارت‌های زیادی در فنون رزمی دارد و سعی دارد تا امید را با روش‌های آموزشی غیرمعمولش بازگرداند. اما هنگامی که پیشرفتی در عملکرد دانش‌آموزان حاصل می‌شود ، وی با کارآفرینی خبیث درگیر می‌شود که با فرستادن گروهی از جنجگویان سعی دارد تا مدرسه را تصاحب کند و…

مایک (ویل اسمیت) و مارکوس (مارتین لارنس) دو همکار در بخش مبارزه با مواد مخدر پلیس میامی هستند . ایندو که از زمان دبیرستان دوست هم بوده اند هر کدام روحیات متفاوتی دارند . مارکوس اهل خانه و خانواده است اما مایک هنوز مجرد بوده و عاشق ظواهر زندگی است . ماموریت جدید این دو پلیس شجاع ردگیری و به دام انداختن رئیس یک باند بزرگ مواد مخدر به اسم جانی تاپیا است...

دو کارآگاه پلیس وظیفه دارند از یک شاهد قتل محافظت کنند، در حالی که روی محموله هروئین دزدیده شده نیز تحقیق می کنند.

یک شخص عالی رتبه از یک مهره‌ی مخلوط یوآن، یک مهره‌ی روحی و یک مهره‌ی غیر طبیعی استخراج می کند. مهره‌ی روحی می تواند در انسان‌ها حلول کند و به پادشاه ژو کمک کند که یک سلسله‌ی پادشاهی تاسیس کند، مهره‌ی غیر طبیعی یک پلید درست می‌کند و به انسان‌ها آسیب می زند. نژا کسی است که باید قهرمان مهره‌ی روحی باشد اما او به تجسمی غیر طبیعی تبدیل می‌شود چرا که مهره‌ی روحی و مهره‌ی غیر طبیعی جا به جا شده اند....

جان دولیتل دکتر و دامپزشک خیلی مشهور در دوره ملکه ویکتوریا انگلستان است که ۷ سال پس از مرگ همسر خود به گوشه‌ نشینی روی آورده و خود را در خانه‌اش به همراه حیوانات باغ‌ وحش حبس کرده‌ است. نکته جالب داستان اینجاست که او قادر است با حیوانات باغ وحش صحبت کند. اما زمانی که ملکه ویکتوریا در بستر بیماری می‌افتد، دکتر دولیتل مجبور می‌شود برای درمان علاج از طریق سفر دریایی قهرمانانه به همراه حیوانات خود به یک جزیره مرموزی عزیمت کند و در این راه با شوخ‌ طبعی و شجاعت با موجودات اهریمنی بسیار عجیب و غریبی مثل دزدان دریایی نیز روبرو شود.

دزدان دریایی از سرتاسر دنیا در یک مسابقه مخصوص دزدان دریایی جمع می‌شوند تا گنج گمشده‌ی کاپیتان دی راجر را پیدا کنند ولی ...

دو زن جوان خیلی زود خودشان را درگیر ماجرایی خطرناک می‌کنند که پیامد‌های بدی به همراه دارد ، اکنون آن‌ها باید تلاش کنند تا خودشان را از این ماجرا خارج کنند ، اما…