در سال 1848، یک بانک تصمیم دارد یک ریل راه آهن سرتاسر مکزیک بکشد، از این رو شروع می کند به خریدن بانک‌های کوچک و زمین‌های کشاورزی بدهکاری که بر سر راه هستند. مامور بانک، ظالمی بنام جکسون است. دو زن تصمیم می گیرند جلوی این بی عدالتی را بگیرند، ماریا دختر زمخت و بی سواد یک مزرعه‌دار، و سارا ، دختر تحصیل کرده‌ی صاحب بانک‌. ماریا و سارا جهت فراهم کردن پول برای مردم بی خانه‌مان و گرفتن انتقام، شروع به سرقت از بانک‌ها می کنند. اما جکسون و افرادش نیز بیکار نمی نشینند و …

داستان دو نفر در غرب وحشی، جایی که آنها به نجات یک مزرعه از دست یک شرور کمک می کنند. رقبا با هم متحد می شوند تا به یک دختر گاوچران و برادرش کمک کنند تا خانه خود را از دست یک زمین خوار حریص نجات دهند.

سال ۱۸۵۰ است و مردم کالیفرنیا مبارزاتی را راه انداخته اند تا به ایالات متحد بپیوندند. «دون آلخاندرو د لا وگا» (باندراس) از توطئه ای باخبر شده که تعدادی از ثروتمندان اروپایی از آن حمایت مالی می کنند تا جلوی «ایالت» شدن کالیفرنیا را بگیرند و از این رو به نظر می رسد که شخصیت پنهانش، «زورو»، باید دوباره وارد میدان شود…

نیوتن نایت رعیتی از منطقه می سی سی پی می باشد که پس از مشاهده از دست رفتن عزیزش در جنگ و همچنین رفتار کنفدراسیون جنوب، تصمیم به خروج از جنگ می گیرد و به جمع آوری نفراتی متشکل از بردگان فراری و دهقانان فقیر اقدام می کند تا ایالتی آزاد در زادگاهش پایه گذاری نماید، اما او مخالفان سرسختی را پیش روی دارد…

یک گوسفند دار بزدل وقتی که از یک نبرد با تفنگ فرار میکند، دوست دَمدمی مزاج خود را از دست میدهد. اما شخصی اسرارآمیز به شهر میآید و به او کمک میکند رفتاری شجاعانه داشته باشد اما…

در سال ۱۸۷۰ که مهاجران آمریکایی باعث قتل خانواده‌ی یک رهبر باند بد نام می گردند و مردم نیز به او خیانت کرده و ناجوانمردانه او را طرد می کنند، وی مجبور می شود به تنهایی به شکار قانون شکنان بپردازد…

یک ستاره‌ی اسبق اسب‌سواری، برای دور کردن یک پسر جوان از مادر الکی‌اش دست به هر کاری می‌زند و در این راه به رستگاری می‌رسد.

داستان زندگی زن و شوهر جوانی که با مردی بسیار مسن تر در هم می آمیزد، زیرا او به عشق گذشته خود بازتاب می یابد

زمانی که یکی از دو برادری که صاحب یک مزرعه بزرگ در مونتانا هستند ازدواج می کند، ناخواسته در رقابت با یکدیگر قرار می گیرند و...

داستان فیلم درباره‌ی جیک چمبرز یک جوان یازده ساله‌ی ماجراجو و جستجوگر است که در حین این جستجوها سرنخی از یکی دیگر از ابعاد جهان به نام میدورلد را کشف می‌کند. پس از کشف این راز او وارد سفری به این بعد می‌شود. جایی که با شوالیه‌ی تنهای مرزنشینی به نام رولاند دسچین برخورد می‌کند. شوالیه در پی رسیدن به برج تاریک است. جایی که در آخر دنیا واقع شده است. او می‌خواهد در فضازمان سفر کند و میدورلد را از انقراض نجات دهد. اما او در این مسیر با هیولاهای مختلف و ساحر شروری به نام والتر پدیک برخورد می‌کند و تا پایان این مسیر با مشکلات زیادی مواجه است…