یک شاعر به یک دانشجو هنر که نسبت به سبک زندگی و اعتیاد وی به مواد مخدر تمایلات شدیدی را نشان می‌دهد، علاقه‌مند می‌شود و طولی نمی‌کشد تا رابطه احساسی میان آنها شکل بگیرد.
دو هواپیما پس از اشتباه "دیلان برنسون" با یکدیگر برخورد میکنند. وی پس از اخراج شدن از کارش، متوجه رویدادها و صداهایی می شود که هر روز برایش تکرار می شوند و در راس ساعت ۲ و ۲۲ دقیقه بعدازظهر پایان می یابند…
زوج ثروتمندى در لانگ آیلند دو پسر به نام های « لینوس » و « دیوید » دارند. راننده ى آنها، « توماس فئرچایلد » و دختر جوانش « سابرینا » نیز در املاك خانواده زندگى مىكنند . « سابرینا » كه به « دیوید » علاقمند است از او بى توجهى مى ببیند ...
برنده 1 بار برنده جایزه 7 بار برنده جایزه و 8 بار نامزد دریافت جایزه
یک زن جوان بعد از اینکه برای 27 مرتبه ساقدوش عروس بوده است مجبور است در عروسی خواهرش با مردی که او به شدت و پنهانی به او علاقمند است همین نقش را برعهده بگیرد.
«جوی مک نالی» (کامرون دیاز) کارگزار موفق بورس در شبی که قصد برگزاری جشن تولد دوست پسرش را دارد، از سوی او طرد می شود. همزمان «جک فول» جوان نیز که در کارگاه نجاری پدرش کار می کند، به خاطر تنبلی و از زیر کار در رفتن اخراج می شود. . این دو نفر برای رهایی از دست ناراحتی به دامان الکل پناه می برند. آنها بعد از آشنایی تصادفی در یک بار، برای فراموش کردن همه چیز به سوی لاس وگاس به راه می افتند...
روزی در نیو یورک که «جین رایان» مشغول تنظیم برنامه هایش برای رفتن به کالج خارجی است و خواهرش «روکسی» تصمیم دارد گروه موسیقی راک مورد علاقه اش را ببیند، اما اتفاقاتی روی می دهد که روز خوب آن ها را به آشفتگی می کشاند...
«مارتی» یک قصاب میان‌سال است و تنها زندگی می‌کند. با اینکه تلاش او برای پیدا کردن جفت و تشکیل خانواده، بی‌نتیجه بوده، ولی به واسطه‌ی یک اتفاق ساده، لحظات جدیدی را در زندگی خود تجربه می‌کند.
برنده 4 اسکار 19 بار برنده جایزه و 6 بار نامزد دریافت جایزه
"آرین" (هپبرن) دختر جوانی است که با پدر کارآگاهش (شوالیه) زندگی می‌کند و درباره پرونده‌های او بسیار کنجکاو است. کنجکاوی درباره پرونده مرد ثروتمند و زن‌باره‌ای به‌نام "فرانک فلاناگان" (کوپر) باعث درگیری عاطفی "آرین" با این مرد می‌شود...
