«نورمن اسپنسر» (فورد)، محقق علمی دانشگاه، روز به روز بیش تر نگران همسرش، «کلر» (فایفر) می شود. «کلر» ادعا می کند در داخل و اطراف خانه شان، در نزدیکی دریاچه ی ورمانت، صداهایی می شنود و منظره های خوفناکی مثل تصویر صورت یک زن جوان را در آب مشاهده می کند...
اواخر سال 1965، در ویتنام، «سرهنگ دوم هال مور» (گیبسن) مأموریت می یابد تا در دره ی درانگ حملاتی را رهبری کند. اما دیری نمی گذرد که «مور» و سربازانش در محاصره ی دو هزار نفر نیروهای دشمن قرار می گیرند...
«نیک ولز» (دنیرو) سارقی است میان سال که می خواهد از زندگی تبهکارانه کناره بگیرد و کلوب موسیقی جازش را بگرداند. اما پیش از آن که «نیک» بتواند به رؤیاهایش جامه ی عمل بپوشاند، «ماکس» (براندو)، مال خر و در واقع استاد و شریک تجاری اش او را تحت فشار قرار می دهد تا یک سرقت نهایی را هم برای او به انجام برساند.
داستان فیلم در مورد دو دانش آموز دبیرستانی است: «دیو» که به دنبال برقراری رابطه با دختری دست نیافتنی است، و «ابری» که با پسری رابطه دارد که او را درک نمی کند...
همسر جوان «جاستین کوئیل» دیپلمات بریتانیا در کنیا، طی حادثه ای در بزرگراه کشته می شود. به جاستین می گویند که همسرش در جریان حمله سارقین در یک بزرگراه بقتل رسیده . اما جاستین دلیل مذکور را نمی پذیرد چرا که احتمال می دهد همسرش بخاطر فعالیتهایی که علیه یک شرکت دارو سازی انجام داده به قتل رسیده باشد...
برنده 1 بار برنده جایزه 35 بار برنده جایزه و 69 بار نامزد دریافت جایزه
هر دو به دلایل مختلف تنها هستند ملاقات می کنند و جرقه ها پرواز می کنند. در طول یک ماه قمری یک رابطه عمیق شروع می شود با وجود میراث روابط گذشته AVA و آشفتگی احساسی ALI در شکست ازدواج او
نامزد دریافت 2 BAFTA 3 بار برنده جایزه و 10 بار نامزد دریافت جایزه
«جونی» (میا واسیکفسکا) به همراه برادرش «لسر» (جاش هاتچرسون) که توسط تلقیح مصنوعی به دنیا آمده اند و همراه «ژول» (جولیان مور) و «نیک» (آنت بنین) زندگی میکنند، به دنبال پدر واقعی خود میگردند...
نامزد دریافت 4 اسکار 29 بار برنده جایزه و 133 بار نامزد دریافت جایزه
