"رالف" شخصیت بد یک بازی کامپیوتری است که میخواهد، همانند شخصیت خوب بازی که "فلیکس" نام دارد، یک قهرمان محبوب باشد. اما مشکل اینجاست که هیچکس آدم بدها را دوست ندارد. او تصمیم میگرد هرطور شده به آرزویش برسد، اما در این راه کل دنیایی که در آن است را دچار اختلال می کند...

داستان درباره‎ی پسر نوجوانی است که به خاطر طلاق والدینش همیشه در حال جابجایی مابین منزل پدر و منزل مادر می‌باشد. فضایی شبیه به رویا و ترکیب شده با واقعیت‌های یک خانواده‎ی در هم شکسته در این انیمیشن کوتاه انیمیشنی به زیبایی هر چه تمام‎تر به تصویر کشیده شده است و…

انیمیشن دارای شخصیت های اصلی متعدد و متنوعی می باشد و داستان مردمان شهر «فورا» را به تصویرمیکشد. شهروندان این شهر هر ساله جشنواره باد را جشن میگیرند از زمان‌های بسیار دور که یک پوکمون افسانه‌ای به آنجا آمده بود و باد را به آنها بخشیده بود...

داستان این فیلم در مورد فردی به نام کلارا می‌باشد. کلارا در هنگام جشن کریسمس یک فندق‎شکن چوبی که به شکل انسان است را از پدربزرگش هدیه می‌گیرد و والدینش تاکید می‌کنند که در مراقبت از این فندق‎شکن منحصر به فرد کوشا باشد. همان شب در طی اتفاقاتی این فندق‎شکن عروسکی باعث می‌شود کلارا وارد دنیای اسرارآمیز و عجیب و غریبی‌ شود و…

وقتی یک خانواده‎ی تضعیف شده به کلیسایی در حاشیه‎ی کشور مهاجرت می‎کنند، فرزند نوجوان خانواده باید خواهر ناتنی خود را که با روح غمگین کودکی ارتباط بر قرار کرده است ، از خطری پنهان نجات دهد. اما…

زندگی برای همه مواد غذایی ای که در سوپرمارکت، در قفسه های متعدد دسته بندی شده اند خوب است و مواد غذایی نمی توانند جلوی شور و اشتیاقشان را برای رفتن به خانه یک مشتری بگیرند. فرانک یک سوسیس است که به همراه سایر دوستانش، برندا هات داگ، سانی نون شیرینی به تازگی توسط یک زن خریداری شده اند ولی همه چیز طبق تصورات آنها پیش نمی رود؛ چراکه خریدار مواد غذایی را می پزد و می خورد و دوستان فرانک جلوی چشمانش می میرند و می سوزند. فرانک و سایر مواد غذایی که از مردن واهمه دارند، قصد دارند با انسان ها بجنگند تا خورده نشوند…

این فیلم داستان نوجوانی ماجراجو به نام آنا را دنبال می‎کند که به همراه دوستانش می‎بایست در زمان کریسمس از شهرشان در مقابل موجوداتی ترسناک و مخوف محافظت کنند و مردم شهر را نجات دهند…

نیکو پسری ده ساله است که یک نامه تهدید آمیز پیدا میکند که در آن به او گفته شده اگر وارد ایستگاه گاز شود میمیرد، همکلاسی های قلدرش نیکو را مجبور میکنند برای خرید مجله غیرقانونی برای آنها وارد ایستگاه گاز شود، به نظر میرسد کسی او را نجات نخواهد داد جز یک نفر که نمیشناسدش.

فیلم من فرانکنشتاین، درباره آدام فرانکشتاین است که خودش را در میان جنگ بین دو طایفه جاودانه می بیند. جنگی که کلید به پایان رسیدن آن در دستان آدام است و...

داستان فیلم گرینچ حول محور یک موجود سبز رنگ که از قضا بسیار عبوس هست پیش میره که به شدت از کریسمس متنفره، احتمالا در کریسمس های قبلی اتفاق های خوبی براش پیش نیومده و از این روز واقعا متنفره. اون که در نزدیکی یک روستا زندگی میکنه یک سگ داره که در کارهاش کمکش میکنه و در این روزها اذیت کردن مردم براش تبدیل به یک کار روتین و روزمره شده حالا هم که میخواد کریسمس رو برای مردم خراب کنه و اینگونه به ازار مردم دهکده بپردازه اما...