چینگ مینگ ، استاد یین یانگ ، آخرین آرزوی استاد خود را گرفت و برای شرکت در مراسم بهشت به شهر کاپیتال تیاندو رفت...

جیک سالی سرباز فلج نیروی دریایی به ماموریتی در پاندورا، قمر یکی از سیارات دوردست میرود. او در میابد که که انسان‌ها قصد دارند موجودات شبه انسان پاندورا بنام ناوی را نابود کنند تا منابع با ارزش آن‌ها که در جنگل‌هایشان نهفته است، را بدست آورند. جیک با یک هویت آواتار به داخل مردم ناوی نفوذ می کند، و از طرفی هم به سرهنگ کوارتیچ قول می دهد با ارتش همکاری کند

فردی غربی و مدرن با الهام از مناطق واقعی "خالی از سکنه" در امتداد مرز تگزاس و مکزیک سفر میکند. "جکسون" هنگام حضور در گشت مرزی پدر و پسری، به طور تصادفی یک پسر مهاجر مکزیکی را کشت. وقتی پدر "جکسون"سعی می کند تقصیر را به گردن بگیرد ، ...

یک آدمکش برای حل یک پرونده آدم ربایی که به او مرتبط است به تایلند می رود و خودش تحت تعقیب مردی قرار میگیرد که او خواهر یا برادرش را کشته است

داستان این فیلم درباره‌ی یک زن جوان بیوه به‌نام ایولین می‌باشد. ایولین بعد از این که شوهرش جوزف خودکشی می‌کند ، از طرف صاحبخانه‌اش به دروغ به جادوگری متهم می‌شود ، اکنون ایولین دچار تغییراتی می‌شود که...

مرد بی‌نام و نشان و تنهایی (نیکلاس کیج) می‌پذیرد در ازای تعمیر خودرویش مرکزی تفریحی را پاکسازی کند اما از نیروهای شیطانی این مکان آگاه نیست. هرچند چند نوجوان در این خصوص به او هشدار می‌دهند اما او خود را در یک موقعیت مرگ-و-زندگی می‌یابد و باید برای بقا در مقابل موجوداتی بجنگد که به شکل مرموزی حیات پیدا کرده‌اند. این ربات‌/عروسک‌های شیطانی حقه‌هایی نیز در آستین دارند وقتی او مبارزه را با آنان آغاز می‌کند...

در سرزمین کوماندرا انسان‌ها و اژدهاها برای مدتی طولانی و همراه با یک‌دیگر در صلح زندگی کرده‌اند اما با از راه رسیدن یک نیرو شیطانی بزرگ، آرامش این سرزمین به خطر می‌افتد و اژدهاها برای نجات بشریت جان‌شان را فدا می‌کنند. حال ۵۰۰ سال پس از اتفاقات مذکور، همان شیطان بزرگ بازگشته و جنگ جویی به نام «رایا» می‌بایست در مقابل وی قرار گیرد.

داستان فیلم شکارچی هیولا یک گروه نظامی ویژه به رهبری کاپیتان ناتالی آٰرتمیس (میلا یوویچ) را دنبال می‌کند که با عبور از یک پورتال وارد دنیایی ناشناخته و مملو از هیولای عظیم الجثه می‌شوند. پس از گذشت مدتی ناتالی و اعضای تیم نظامی‌اش با یک شکارچی به نام تای (تونی جا) ملاقات می‌کنند و با کمک تای مبارزه با هیولاها و یافتن راه بازگشت به خانه آغاز می‌شود...

یک ژنرال که با رای دادگاه نظامی به زندان افتاده است، به همراه ۱۲۰۰ زندانی دیگر بر علیه سیستمی که خودش روزی در آن کار می کرده شورش می کند...

یک مامور بیمه به اسم «جین» ( کاترین زتاجونز ) توسط کارفرمایانش مامور می شود تا وارد تشکیلات یک دزد مشهور جواهرات ( شون کانری ) شود تا او را تعقیب کرده و به دام بیندازد. سارق قبل از اولین کار مشترکشان که دزدیدن یک ماسک بسیار باارزش است، جین را تحت آزمایشها و تمرینات سختی قرار می دهد تا از او مطمئن شود. پس از موفقیت در این عملیات، سارق تصمیم می گیرد که برای سرقت یک قطعه هنری بسیار گرانبها که در محلی با سیستم های امنیتی بسیار قوی نگهداری می شود، اقدام نمایند...