داستان فیلم در مورد حمله‌ی ارواح به شهر منهتن می‌باشد که کل شهر را به تسخیر خود درآورده و به دنبال آن همه‌ی مردم را ناامید کرده‌اند. اما در این میان یک فیزیکدان با اختراع خود به کمک مردمش می‌‌آید تا با دستگاه خود ارواح را از شهر خارج کند. و…
داستان در مورد یک پرستار بچه است که در مهدکودکی در یک خیابان خلوت مشغول به کار است، یک فرد روانی قصد مزاحمت و آزار او و بچه ها را دارد و پرستار جوان باید با او مقابله کند ..
داستان کمدی سیاه «خیاط » در یک شهر تخیلی در استرالیای دهه ۵۰ می‌گذرد. در این فیلم کیت وینسلت نقش خیاطی را ایفا می‌کند که به زادگاهش باز می‌گردد تا از اشخاصی که گذشته تلخی را برای او ساخته بودند، انتقام بگیرد.
در یک شهر بزرگ صنعتی و در آلونکی نیمه ویران، «چارلی باکت» کوچولو (هایمور) هم راه پدر و مادر و دو مادربزرگ و پدربزرگ، زندگی گرم و صمیمانه ای دارد، تا این که بلیت ویژه ی طلایی پنهان در زرورق شکلات های «ویلی وانکا» (دپ) را پیدا می کند. او به این ترتیب همراه چهار برنده ی دیگر به گشتی خصوصی در داخل کارخانه ی عظیم «ویلی وانکا» دعوت شده است...
نامزد دریافت 1 بار برنده جایزه 15 بار برنده جایزه و 52 بار نامزد دریافت جایزه
تارزان که به زندگی در شهر لندن عادت کرده است، باری دیگر به خانه اصلی اش در جنگل فرا خوانده می شود تا در مورد فعالیت هایی که در یک محل اردوی یک معدن صورت می گیرد، تحقیق کند.
جانی بلیز در دوران جوانی و زمانیکه حال پدرش بشدت وخیم است مفیستو یا همان شیطان نزد او آمده و با او معامله ای می کند . او حاضر می شود به ازای شفای پدرش از بیماری روح خود را در اختیار شیطان بگذارد اما در ادامه در می یابد فریب خورده است…
