«لسلى»، با گله‏ دار بزرگ، «بیك بندیكت»، ازدواج كرده است . از طرف دیگر ، جوانى آس ‏و پاس به نام « جت رینك » كه به «لسلى» نظر داشته ، حالا صاحب یك چاه نفت شده و به رقابت با «بیك» مى‏پردازد...

یک خانواده بلافاصله پس از انتقال به خانه جدید خود، متوجه جنایت وحشیانه ای که در رابطه با ساکنان قبلی خانه رخ داده است، می شوند...

داستان یک خلافکار که زودتر از موعد از زندان آزاد می‌شود و وارد یک یگان شش نفره می‌شود. همان روز اول، پنج نفرِ دیگر کشته می‌شوند و حالا او باید به تنهایی مأموریت را ادامه دهد.

داستان جس و هانا که در سیزده سالگی با یکدیگر عهد می‌کنند تا بهترین جشن پرام را داشته باشند، غافل از آنکه یک روز قبل از مراسم، با قرارهایشان کات می‌کنند و حالا...

نگاهی به زندگی «یان کورتیس» خواننده مرموز «جوی دیویژن»، که مشکلات شخصی، شغلی، و عاشقانه‌اش، باعث شد در سن ۲۳ سالگی دست به خودکشی بزند.

شاه شائول که زمانی شاهی قدرتمند بود، قربانی غرور خود شد و پس از او نوبت یک چوپان طرد شده به‌نام داوود بود که تاج و تخت را به دست بگیرد.

داستان‌های عجیب و غریب یک خانواده از قشر کارگر در شهر پر ماجرای اسپرینگفیلد.

داستان تیم غریق نجات قهرمان سواحل جزیره اوآهو که جان انسان‌های در خطر را نجات می‌دهند.

نیوجرزی، زمان حال. یک سال بعد از آن که فروشگاه وسایل خانگی «کوییک شاپ» آتش گرفت و ویران شد، «دانته هیکس» (اوهالوران) و «رندال گریوز» (آندرسن) - دو رفیق سی و خرده ای ساله که ده سال در آن فروشگاه مشغول به کار بودند - در رستوران غذای حاضری «موبی» کار می کنند...

وقتی «دانته هیکس» مجبور می شود در روز استراحتش، شیفت فروشندگی را در «کوییک استاپ» به عهده بگیرد، سعی می کند - اگرچه با اکراه - وظیفه ی فروشندگی کم اجر خود را با قابلیت هر چه تمام تر انجام دهد. در همین حال «رندال» (آندرسن)، دوست صمیمی اش در مغازه ی نوار ویدئو فروشی کناری مشغول به کار است. نگرش تحقیرآلود «رندال» به کار درست در نقطه ی مقابل تلاش «دانته» است.