آپریل سال 1940، چشم تمام دنیا به شهر کوچکی در شمال نروژ به‌نام نارویک است. شهری که معدن سنگ آهن مورد نیاز جنگ‌افزارهای هیتلر است. شهری که در سرمای زمستان دو ماه در جنگ با ارتش هیتلر بود.
تیل یک دختر 17 ساله است که با پدر و مادرش برای شغل جدید مادرش در اداره پلیس به یک شهر کوچک نقل مکان میکند. شبی تیل به یک مهمانی میرود و یک دانش آموز بهطرز بی‌رحمانه‌ای به قتل می‌رسد، حالا او شاهد کلیدی است. آیا قاتل یک حیوان بوده؟ آیا گرگ بوده؟
یک شب دختری به نام گریس که از دست تعدادی گانگستر در حال فرار است به شهر داگویل پناه می برد. روز بعد ساکنان داگویل در یک نشست همگانی به ماندن گریس رای می دهند به این شرط که او بتواند در طی دو هفته همدردی آنها را جلب کند. گریس در میابد که پشتیبانی اهالی دهکده از او، بهایی دارد که باید بپردازد...
فیلم ساراباند در مورد زنی به نام ماریان است که پس از حدود سی سال دوری از همسر سابقش یوهان، به دیدن وی میرود. اکنون دو سال از مرگ همسر دوم یوهان یعنی آنا گذشته و وی با پسرش هنریک و نوه خود کارین در خانه‌ای ییلاقی در سوئد زندگی میکند. در این میان رابطه یوهان با پسرش بسیار سرد است و ماریان با مشاهده این وضعیت، ناخواسته درگیر مشکلاتی ناراحت کننده شده و…
"ربکا" یکی از بهترین عکاسان دنیا، در زمینه‌ی جنگ می باشد. اما وقتی همسرش حاضر نمی شود دیگر در زندگی خطرناک او حضور داشته باشد، طوفانی احساسی او را دربر می گیرد. او و دخترانش به "ربکا" نیاز دارند، اما "ربکا" هم خانواده و هم کارش را دوست دارد...
