داستان دو برادر که در اواخر دهه 1980 از خیابان های جنوب غربی دیترویت برخاسته و یکی از تأثیرگذارترین خانواده های جنایتکار را در این کشور به بوجود آوردند.
داستان چهار فرد مُسن و بازنشسته با اشتیاقی مهارنشدنی برای حل معمای پروندههای حلنشده که زندگیشان پس از مواجهه با یکی از همین پروندهها، دگرگون میشود.
«جرج» آرشیتکتی است که در خانه ای محقر، کنار دریا و بین همسایگانی با خانه هایی گران قیمت زندگی می کند. همه چیز بر وفق مراد «جرج» پیش می رود تا این که یک روز او را از کار بیست ساله ی آرشیتکتی اش اخراج می کنند و کمی بعد هم خبردار می شود فقط یک سال فرصت زندگی دارد...
شیکاگو، سال ۱۹۱۶. «بیل» (گیر) از دوزخ شهرهای صنعتی می گریزد و هم راه خواهر کوچکش «لیندا» (مانتس) و محبوبه اش «ابی» (آدامزا) که او را هم برای «امنیت» بیش تر خواهر خود معرفی می کند، با قطار به سمت جنوب حرکت می کند...
برنده 1 بار برنده جایزه 13 بار برنده جایزه و 0 بار نامزد دریافت جایزه
داستان یک آدم پرحرف و طرد شده که یک زندگی بهتر به او پیشنهاد میشود اما تنها در صورتی که بتواند با موفقیت یک بسته را از یک منطقه برهوت و پسا آخرالزمانی رد کند.
داستان یک پزشک باهوش کامبوجی که برای یک معالجه پزشکی به ایالات متحده می آید تا پسرش را نجات دهد، اما وقتی سیستم شکست می خورد، او از حیله گری و هوش خود برای مبارزه استفاده می کند و به دلایل درستی قانون را زیر پا می گذارد.
