فیلم تیغه Blade 1998 در مورد فردی به نام بلید (با بازی وسلی اسنایپس) است که تنها یک هدف در زندگی خود دارد. او تصمیم دارد تا در دنیایی که خون آشام‌ها به راحتی روی زمین زندگی میکنند مقابل آنها ایستاده و جهان را از شر خون آشام‌ها خلاص کند اما…
در دوران رکود اقتصادی در مناطق جنوبی، سه زندانی از گروه زندانی های زنجیری می سی سی پی به نام های یولیسیز اورت مگیل، دلمار ساده و دوست داشتنی، و پیت همیشه عصبانی، به هوای آزادی و بازگشت به خانه های شان، فرار میکنند…
نامزد دریافت 2 اسکار 7 بار برنده جایزه و 39 بار نامزد دریافت جایزه
یک ویروس اصلاح شده برای درمان سرطان، در بین انسان‌ها پخش شده و برخلاف انتظار، تقریبا تمام نسل بشر را از بین برده است. دکتر «رابرت نویل» (ویل اسمیت) تنها انسان باقی مانده در نیویورک، و شاید هم تمام دنیا است. به مدت سه سال، نویل هر روز پیغام های رادیویی را ارسال می کند به امید بازمانده های دیگری را هم پیدا کند. اما او تنها نیست. بعضی از مبتلایان به ویروس هنوز نمرده اند، و به دور از نور خورشید، در تاریکی زندگی می کنند و تمام اعمال نویل را زیر نظر دارند، و تنها منتظر یک اشتباه از جانب او هستند، اشتباهی که می تواند به قیمت جانش تمام شود.
در منطقه ای از می سی سی پی “لازاروس” نوازنده سابق موسیقی بلوز، دختری را که تا سر حد مرگ کتک خورده است را نزدیک محل زندگی اش پیدا می کند. او در کودکی مورد سو استفاده پدر و مادرش قرار گرفته است. ”لازاروس” از او مراقبت می کند تا حالش بهبود یابد و موسیقی بلوز را به او می آموزد و …
فیلم داستان یک جنگجوی غیرمسیحی است که بعد از مدتی کار کردن به عنوان یک برده مبارز، از دست سربازانی که اسیرش کرده‌اند و قصد کشتنش را دارند فرار میکند، و به همراه یک پسربچه به گروهی از جنگجویان صلیبی می‌پیوندد، تا در سفرشان به سرزمین مقدس همراه آنها شود.
جسی پس از تولد 16 سالگی اش به لس آنجلس می رود تا بعنوان یک مدل فعالیت کند. رئیس مجموعه ای که او برایشان کار میکند، به جسی می گوید که پتانسیل بسیاری برای تبدیل شدن به یک ستاره‌ی مشهور دارد. اما راهی که جسی میخواهد در آن قدم بگذارد، آنطور که بنظر می آید نیست…
پسربچه ای هشت ساله به نام برونو ، در خلال جنگ جهانی دوم با پسربچه ای دیگر در آن سوی پرچین های اردوگاه آلمان ها آشنا می شود و این آشنایی ، اتفاقات غیرمنتظره‌ای را رقم می زند که…
داستان درباره دو متخصص به نامهای «دیلان» و «جیمی» است که به دلیل مشغله فرصتی برای یافتن دوست و همراه ندارند. آنها توافق می کنند که ارتباط نزدیک و دوستی معمولی داشته باشند…
