چارلی چاک دندانپزشک جوانی است که در بچگی توسط یک دختر یازده ساله نفرین شد تا با هر زنی که دوستی برقرار کند آن زن با مرد دیگری آشنا شده و ازدواج کرده و در زندگی زناشویی خود خوشبخت شود . اکثر دختران شهر که قصد ازدواج دارند از این موضوع اطلاع پیدا کرده و تلاش می کنند به هر نحوی شده با چاک رابطه دوستی برقرار کنند تا در ادامه شوهر ایده آلشان از راه برسند…

سوزانا، بعد از تمام کردن دوران دبیرستان در اواخر سال 1960 دچار افسردگی می‌شود و به همین علت دست به خودکشی می‌زند؛ خودکشی نافرجام او باعث می‌شود والدینش او را به یک مؤسسه نگهداری از بیماران روانی بفرستند.

«کریستین» (انجلینا جولی) وقتی از سر کار باز می گردد متوجه می شود پسر کوچکش گم شده است. ماه ها تلاش بی وقفه ی کریستین برای یافتن فرزندش به نتیجه ای نمی رسد چرا که پلیس لس انجلس ان چنان که باید به وظیفه اش عمل نمی کند. پس از مدت ها جست و جو پلیس پسر کریستین را به او باز می گرداند. اما کریستین نمی تواند باور کند که این پسر واقعی او باشد، او فکر می کند پلیس بچه ای عوضی به او بازگردانده است و در این میان هیچ کس حرف های کریستین را باور ندارد و به او کمک نمی کند.

در دهه ۱۹۷۰ نویسنده ای به اسم رونالد به همراه همسرش ونسا تصمیم می گیرند تا برای بهتر شدن رابطه بین آنها که به تازگی تا مرز شکست پیش رفته است به خانه ای ساحلی در فرانسه بروند تا شاید بتوانند ازدواجشان را از این بحران نجات دهند…

بیوولف جنگجو باید هیولایی بنام گرندل، که مردم شهر را قتل عام کرده، را شکست دهد و پس از آن نوبت به مادر گرندل میرسد که برای گرفتن انتقام پسرش باز می گردد…

دو کارگاه جوان، محافظ شاهدی هستند که دولت از او می‌ترسد و می‌خواهد او را به قتل برساند...

داستان درباره‌ی پسری جوان در شهر ناپل ایتالیا در دهه 80 میلادی است که زندگی او و خانواده اش، اول با ورود دیگو مارادونا به شهرشان و سپس به واسطه‌ی حادثه‌ای شوکه کننده که در آن مارادونا به طور ناخواسته وی را نجات میدهد، تغییر میکند.

در دوران جنگ جهانی دوم،زمانی که اوضاع به نفع متفقین در جریان بود گروهی از افسران و سیاستمداران آلمانی نقشه سرنگونی رژیم نازی را قبل از سرنگونی کشور در سر داشتند.برای انجام این هدف کلنل “کلاوس دن استافنبرگ” اعلام می کند که باید کشور را از دست “هیتلر” نجات دهد و…

در اوایل دهه ۱۹۷۰ نیکلاس گاریگن، دکتر اسکاتلندی جوانی برای کار به روستایی در اوگاندا می رود. در آنجا با رئیس جمهور جدید، ایدی امین، آشنا می شود که عصر طلایی تازه یی به آفریقایی ها نوید می دهد. گاریگن جذب حرف های او شده و خیلی زود تبدیل به نزدیک ترین مشاور و پزشک خصوصی ایدی امین می شود.

تام بیشاپ، یک کارمند جوان سی آی اِی است که در چین در آستانه اعدام است و یک افسر سی آی ای به نام ناتان مویر که در دوران پایانی خدمت خودش است. در آخرین کارش پیش از بازنشستگی برخلاف تصمیم مقامات می خواهد تام را نجات دهد…