داستان سرباز شجاعی که ماموریتش به درستی پیش نمی رود و همین موصوع سبب به دام افتادن او در بیابان می شود. اکنون او باید برای بقای خو و مقابله با دشمن تا پای جان بجنگد.
داستان نوجوانی 19 ساله به نام "بیلی لین" که در دوره جنگ میان آمریکا و عراق همواره در تلاش برای کمک به هم خدمتی های خود بوده است و اکنون شاهد فلش بک هایی از خاطرات او در این دوره خواهید بود. اتفاقاتی که برای جوخه او افتاد. اتفاقاتی که در تضاد با واقعیت های جنگ با برداشت های آمریکا بود.
جنگ جهانی دوم، پس از حمله ی ژاپنی ها به پرل هاربر. دو دوست دوران کودکی به نام های «ریف مکولی» (افلک) و «دنی واکر» (هارتنت)، زنی (بکینسیل) را که هر دو به او علاقه مند هستند پشت سر می گذراند و رهسپار انجام مأموریت بمباران توکیو می شوند.
برنده 1 بار برنده جایزه 14 بار برنده جایزه و 51 بار نامزد دریافت جایزه
سال 1573. در جنگ بر سر کیوتو، «شینگن تاکه دا» (ناکادایی)، رهبر خاندان «تاکه دا» به دست یک تیرانداز کمین کرده، زخم مهلکی برمی دارد و به برادرش «نابوکادو» (یامازاکی) دستور می دهد تا سه سال مرگ او را مخفی نگاه دارد. «نابوکادو» یک دزد عفوخورده (ناکادایی) را مجبور به ایفای نقش بدل تمام وقت «تاکه دا» «کاگه موشا» می کند.
نامزد دریافت 2 اسکار 20 بار برنده جایزه و 5 بار نامزد دریافت جایزه
یک خلبان جنگ جهانی دوم به همراه دو همکارش پس از اینکه هواپیماشان در طی یک ماموریت در دریا سقوط می کند، خود را شناور در یک قایق نجات، بدون آب و غذا پیدا می کنند.
ستوان «واترز» ( بروس ویلیس ) فرمانده تیم ویژه ای است که افرادش را به جنگل های نیجریه می برد تا دکتر «لنا کندرکس» ( مونیکا بلوچی ) را آزاد کند. اما آن ها در میابند که کندرکس تنها در صورتی همراهشان می آید که ۷۰ پناهنده دیگر را نیز نجات دهند.
