فراموشی رمز عبور
پس از درخواست شما,ایمیلی برای شما به منظور تغییر رمز عبور شما ارسال خواهد شد,لطفا inbox و پوشه اسپم خود را پس از درخواست بررسی کنید
عضویت در سایت
ورود به پنل کاربری
پس از درخواست شما,ایمیلی برای شما به منظور تغییر رمز عبور شما ارسال خواهد شد,لطفا inbox و پوشه اسپم خود را پس از درخواست بررسی کنید
هر فیلمی که ساخته میشه دوازده دقیقه طلایی وقت داره برای جذب مخاطب خوب خیلی خوب شروع کرد با گم شدن سگ خانواده فیلم شروع شد و مردی که بخاطر کمبود های کودکی تمامی بار یک نفر دیگه رو به دوش گرفت و در نهایت زنی بی بند و بار که فارغ از تعادل روحی بود و خودش هم نمی دونست از زندگی چی میخواد , فیلم قشنگی بود ارزش دیدن رو صد درصد داره ولی خوب بودن فیلم توقع شما رو بابت پایان بندی بالا می‌بره که توی این فیلم یک مقدار جزئی پایان بندی ضعیف بود ولی حتما ببینید❤️
دو دقیقه آروم بگیر زن
خیلی تلاش کرد که یه خانواده استاندارد تشکیل بده در نهایت موفق نشد و همان اتفاق کودکی خودش تکرار شد. از طرفی در طول فیلم نشانه هایی از شخصیت سیندی رو می بینیم، تلاش مداوم او برای رسیدن به ثبات و سیکل معیوب تعلیق و بی ثباتی در رابطه. یک جایی از فیلم مشخصه که از ۱۳ سالگی تعداد بسیار زیادی پارتنر داشته که حتی عدد دقیقشون رو به یاد نداره. به نظر میاد هر جا که از رابطه ش خیلی نزدیک میشه( شاید از نظر سیندی بیش از حد نزدیک) احساس میکنه گیر افتاده و سریع از اون رابطه خارج میشه…
و دین که با وجود اینکه برای “سگ” آب و غذا و حتی پتوی گرم گذاشته بود و سعی میکرد با حبس کردنش در قفس ( نگه داشتن سیندی در قاب ازدواج) اون رو نگه داره، در نهایت جنازه سگ رو چال می کنه که نشان از مرگ عشق و ازدواجشون هست. از دیدگاه روانشناختی با دو نوع شخصیت متفاوت مواجه بودیم که هر کدوم در عین حال که تلاش می کردن از گذشته بدشون( سبک های دلبستگی و فرزندپروری والدینشان) فرار کنن اما عملا در پایان فیلم همون الگوهای خانوادگی رو تکرار کردن. دین که خوش در یک خانواده از هم پاشیده بزرگ شده بود و خیلی تلاش
این نقل قول از کس دیگری‌ست اما به نکته خیلی جالبی اشاره کرده: سلام، فیلم فوق العاده ای بود. از همون ابتدای فیلم با حادثه گم شدن سگ خانواده، کارگردان بطور سمبولیک داره یه پیش آگهی درباره این رابطه به مخاطب میده، “سگ” که می تونه نماد این ازدواج، وفاداری و عشق در این رابطه باشه بر اثر “سهل انگاری” یا شاید هم ول انگاری سیندی گم میشه؛ عشقی که گم شده و الان خود سیندی هم داره دنبالش می گرده و حتی سعی می کنه برش گردونه و در نهایت خودش اولین کسی هست که جنازه ش رو پیدا میکنه
من واقعا قلبم درد گرفت موقع دیدن فیلم… هم میتونم به جفتشون حق بدم هم از یه سری کارای جفتشون حرصم میگیره ولی دلم به حال دین واقعا سوخت احساس میکنم در حقش نامردی شد و لیاقتش بیشتر بود
این فیلم رو که ببینید میفهمید،نباید زیادی خوبی کنید مرد تمام مشکلات زن رو به دوش کشید ولی اخرش زن با وجود تاهل وارد روابط مزخرفی شد و مردی که دوستش داشت و براش فداکاری میکرد رو رها کرد
فیلم عالی بود با بازی زیبای رایان گوزلینگ
آقا نبینین مگه نه مجبور میشین چند تا پیام ریز و درشت برا این زنیکه داشته باشین.یارو از سیزده سالگی رفته رو کار. تا بیست و چند سالگی به قول خودش با بیست و پنج نفر بوده از یکیشون بچه دار شده حالا این بدبخت پیدا شده گردن گرفتت.بچتو دوس داره،میبرتت مسافرت، به خاطرت کتک خورده،مدام بهت میگه دوست دارم،دخترتم بدون این زندگیش سخت میشه..مشکلت چیه آخه چقد یه نفر رو مخ و پرو میتونه باشه..خلاصه ما هر فیلمی از این زنه دیدیم هیچی بجز اعصاب خوردی نداشت
به نظرمن همینکه یه مردی تونست دختری رو بپذیره که از یکی دیگه خاملس، خودش خیلی حرفه، و اینکه دختره در آینده در سختی و مشکلات شوهرش نتونه کنارش باشه خیلی بی انصافیه. درسته تنها دوست داشتن کافی نیس اما همین علاقه و حس بینشون و حتی عشقشون به بچشون بود که نزاشت ۱۰۰درصد زندگیشون متلاشی بشه(حتی با اینکه بچه واقعی مرده نبود بازم عاشقانه به فکرش بود) اینجور زندگیا فراز و نشیب داده. نباید تو سرپایینی ها کم آورد، چون وقتی به سربالایی برسی میفهمی ارزش داشته صبوری و تحمل کردن.
فیلم خوبیه فقط آخرش برام معلوم نشد