فراموشی رمز عبور
پس از درخواست شما,ایمیلی برای شما به منظور تغییر رمز عبور شما ارسال خواهد شد,لطفا inbox و پوشه اسپم خود را پس از درخواست بررسی کنید
عضویت در سایت
ورود به پنل کاربری
پس از درخواست شما,ایمیلی برای شما به منظور تغییر رمز عبور شما ارسال خواهد شد,لطفا inbox و پوشه اسپم خود را پس از درخواست بررسی کنید
چه فیلم سمی بود. من برم دیالیز بشم بیام.
عجب فیلمی بود شاهکار. یه فیلم مریض گونه و ولی پر از معنی. چقدر تربیت اشتباه میتونه یه آدم را مریض کنه. و یه گروه موسیقی با بها دادن( که البته به خاطر منفهت خودشون) به یه آدم دنیا ندیده و مریض از رفتار خانواده اش، تونستند بابی را وارد اجتماع کنند و همه اونو دوست داشته باشند و آخر فیلم به خاطر دوست داشته شدن بابی، اون تونست یه آدم خوشبخت و خوشحالی باشه. اخر فیلم تصویر رهبرهای کشورهای مختلف را نشون داد ( ایران هم بود!) دوست بابی بهش میگه. همه این آدمها یک خدا را می پرستند ولی باز همدیگرو میکشند…
اگه عاشق فیلمای سبک استنلی کوبریک هستید ./ که بدون اینکه خودتون بفهمید با روانتون ی کارای کنه فیلمه … این فیلم مناسب شماست / من خودم چون یکی از سبکای مورد علاقم بود. عاشقش شدم
با گذر زمونه، برخی معانی و برخی دغدغه ها رفته رفته کم اهمیت تر می شن. به نظرم فیلم خوبی بود اما ایده و حرف های فیلم الزاما حرف روز نیست. اما ممکنه به مذاق بسیاری هم خوش بیاد. منظورم این نیست که معانی این فیلم امروز بی معناست، منظورم اینه که شاید این معنی ها سی سال پیش، و بخصوص در کشور استرالیا از لحاظ سیاسی و اجتماعی اهمیت خیلی زیادی داشته ولی الان دیگه اونجوری دغدغه اصلی ملت نیست. ممکنه ما ایرانی ها هم بسته به شرایطمون، کم و بیش با این معانی همزاد پنداری کنیم
چقدر جالب بود